فدای آن قد و زلفش که گویی
فروهشته ست از شمشاد شمشار.
زینبی.
|| اهل شام شمشاد را گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).چوبی است که درختش بسیار بلند نباشد و پیوسته سبز باشد و چوبی سخت باشد. ( از فرهنگ اوبهی ) ( از لغت فرس اسدی ). بوقیس. بوئیس . بقس. ( یادداشت مؤلف ). نامی است که مردم شام به بقس دهند. ( از تذکره ابن البیطار ). بقس است ، یعنی درخت شمشاد. ( اختیارات ) بدیعی ). بعضی گویند درختی است مانند شمشاد و همیشه سبز و خرم و بعضی دیگر گویند شمشاد و شمشار هر دو یکی است ، اختلاف در دال و راء شده است. ( از برهان ). رجوع به شمشاد شود. || درخت سرو. || درخت مصطکی. ( ناظم الاطباء ).