[ویکی فقه] اِبْن ِ جَزَری ، شمس الدین ابوالخیر محمدبن محمد بن یوسف (۷۵۱-۸۳۳ ق/ ۱۳۵۰-۱۴۳۰ م)، مقری ، محدث و فقیه شافعی بود.
نسبت جزری به جزیره ابن عمر، واقع در جنوب شرقی ترکیه کنونی مربوط می شود. البته او در دمشق متولد شد و در ۷۶۶ ق در همان جا به فراگیری قرائت و حدیث پرداخت. او در ۷۶۸ ق به سفر حج رفت و پس از عمل به مناسک و استماع از مشایخ مکه و مدینه به دمشق بازگشت. ابن جزری در نیمه دوم سال بعد عازم مصر شد و پس از استماع از مشایخ آنجا، پیش از شعبان ۷۷۰ به دمشق مراجعت کرد و دست کم تا ربیع الاول سال بعد در آن جا ماند. ابن جزری سپس مجدداً برای کسب علم عازم مصر شد. بار دیگر، پیش از شوال ۷۷۲ به دمشق بازگشت و ظاهراً در همان جا به دست ابوحفص عمر بن حسن مراغی خرقه پوشید. در ذیحجه همان سال در بعلبک استماع حدیث کرد. در مورد سال ۷۷۳ ق در آثار خود ابن جزری اشاره ای دیده نمی شود، اما سخاوی گوید وی در شعبان ۷۷۳ به قضاء دمشق منصوب شد و چند روز بعد، پیش از ورود به دمشق از آن سمت عزل گردید، و این نشان می دهد که در نیمه اول این سال در محلی غیر از دمشق و احتمالاً مصر بوده است. به هر حال وی در ۷۷۴ ق در دمشق بوده و از عمادالدین ابن کثیر در آخرین ماه های عمرش اجازه افتاء گرفته است. در فاصله سال های ۷۷۵-۷۷۷ ق نیز از حضور او در دمشق گزارش هایی دیده می شود.
دوران میانسالی
ابن جزری در ۷۷۸ق مجدداً عازم سفر مصر گردید و در همین سال در آن جا از ضیاءالدین قزوینی اجازه افتاء گرفت. سفر وی به اسکندریه نیز گویا در همین اوقات صورت گرفته است. سخاوی می گوید: ابن جزری در ۷۷۹ ق متولی «توقیع الدست » بوده ، لیکن در مورد محل این سمت و نیز گمارنده او توضیحی نداده است. ابن جزری پس از بازگشت مجدد به دمشق چندی به تدریس قرائات در جامع اموی پرداخت و پس از وفات استادش عبدالوهاب بن سلادر در ۷۸۲ق متولی مشیخه کبری اقراء در تربت ام صالح دمشق گردید. سخاوی یادآور شده که وی پیش از تولی در تربت ام صالح ، مشیخه اقراء در مدرسه عادلیه و نیز مشیخه دارالحدیث اشرفیه را نیز عهده دار بوده و مدتی نیز در مدرسه اتابکیه دمشق تدریس کرده است. ابن جزری در ۷۸۵ق از شیخ الاسلام بلقینی نیز اجازه افتاء گرفت و در ۷۸۸ق مجدداً عازم مصر گردید، لیکن در اواسط سال بعد به وطن بازگشت. در ۷۹۲ق برای بار دوم به سفر حج رفت و پس از بازگشت در ۷۹۳ق به قضاء شام ]] منصوب شد، اما در تاریخ نامعلومی که پیش از رمضان ۷۹۵ بوده است به دلیل نه چندان روشنی این سمت را رها کرد و به مصر رفت. از عبارت سخاوی برمی آید که او بخشی از سال ۷۹۵ ق تا آغاز ۷۹۷ ق را در مدرسه صلاحیه قدس به تدریس پرداخته ، لیکن ابن جزری تصریح می کند که آن مدرسه صلاحیه که وی مدرّسی آن را بر عهده داشته ، در دمشق بوده است. سخاوی یکی از علل آمد و شد ابن جزری بین مصر و دمشق را کارگزاری او برای امیر قطلوبک دانسته ، و نیز از تصدی خطابت جامع توته و نزاع با شهاب الدین حسبانی بر سر آن ، یاد کرده است . به هر صورت وی در مصر مورد بی مهری حکمران وقت واقع شد و اموال او مصادره گردید و سرانجام در ۷۹۸ق مصر را ترک گفت و از راه اسکندریه عازم آسیای صغیر گردید. او در۱۴ رجب همان سال در انطالیه (انطاکیه) بود تا اینکه پیش از ربیع الاول ۷۹۹ به بورسا (پایتخت آن روز عثمانی) رسید و در آن جا اقامت گزید.
دوران حکومت تیمور
در اوایل ۸۰۵ ق بورسا به دست تیمور سقوط کرد و تیمور ابن جزری را همراه خود به پایتختش کَش منتقل ساخت و او تا اوایل ۸۰۷ق در کش بود، لیکن شاید به دلیل انتقال مرکزیت از کش به سمرقند، راهی سمرقند گردید و در ربیع الاول همان سال در آن جا حضور داشت . از لحن گفتار ابن جزری به روشنی برمی آید که وی پادشاه عثمانی را عادل می دانسته ، اما برعکس نسبت به تیمور نظر خوشی نداشته است.
سال های پایانی زندگی
...
نسبت جزری به جزیره ابن عمر، واقع در جنوب شرقی ترکیه کنونی مربوط می شود. البته او در دمشق متولد شد و در ۷۶۶ ق در همان جا به فراگیری قرائت و حدیث پرداخت. او در ۷۶۸ ق به سفر حج رفت و پس از عمل به مناسک و استماع از مشایخ مکه و مدینه به دمشق بازگشت. ابن جزری در نیمه دوم سال بعد عازم مصر شد و پس از استماع از مشایخ آنجا، پیش از شعبان ۷۷۰ به دمشق مراجعت کرد و دست کم تا ربیع الاول سال بعد در آن جا ماند. ابن جزری سپس مجدداً برای کسب علم عازم مصر شد. بار دیگر، پیش از شوال ۷۷۲ به دمشق بازگشت و ظاهراً در همان جا به دست ابوحفص عمر بن حسن مراغی خرقه پوشید. در ذیحجه همان سال در بعلبک استماع حدیث کرد. در مورد سال ۷۷۳ ق در آثار خود ابن جزری اشاره ای دیده نمی شود، اما سخاوی گوید وی در شعبان ۷۷۳ به قضاء دمشق منصوب شد و چند روز بعد، پیش از ورود به دمشق از آن سمت عزل گردید، و این نشان می دهد که در نیمه اول این سال در محلی غیر از دمشق و احتمالاً مصر بوده است. به هر حال وی در ۷۷۴ ق در دمشق بوده و از عمادالدین ابن کثیر در آخرین ماه های عمرش اجازه افتاء گرفته است. در فاصله سال های ۷۷۵-۷۷۷ ق نیز از حضور او در دمشق گزارش هایی دیده می شود.
دوران میانسالی
ابن جزری در ۷۷۸ق مجدداً عازم سفر مصر گردید و در همین سال در آن جا از ضیاءالدین قزوینی اجازه افتاء گرفت. سفر وی به اسکندریه نیز گویا در همین اوقات صورت گرفته است. سخاوی می گوید: ابن جزری در ۷۷۹ ق متولی «توقیع الدست » بوده ، لیکن در مورد محل این سمت و نیز گمارنده او توضیحی نداده است. ابن جزری پس از بازگشت مجدد به دمشق چندی به تدریس قرائات در جامع اموی پرداخت و پس از وفات استادش عبدالوهاب بن سلادر در ۷۸۲ق متولی مشیخه کبری اقراء در تربت ام صالح دمشق گردید. سخاوی یادآور شده که وی پیش از تولی در تربت ام صالح ، مشیخه اقراء در مدرسه عادلیه و نیز مشیخه دارالحدیث اشرفیه را نیز عهده دار بوده و مدتی نیز در مدرسه اتابکیه دمشق تدریس کرده است. ابن جزری در ۷۸۵ق از شیخ الاسلام بلقینی نیز اجازه افتاء گرفت و در ۷۸۸ق مجدداً عازم مصر گردید، لیکن در اواسط سال بعد به وطن بازگشت. در ۷۹۲ق برای بار دوم به سفر حج رفت و پس از بازگشت در ۷۹۳ق به قضاء شام ]] منصوب شد، اما در تاریخ نامعلومی که پیش از رمضان ۷۹۵ بوده است به دلیل نه چندان روشنی این سمت را رها کرد و به مصر رفت. از عبارت سخاوی برمی آید که او بخشی از سال ۷۹۵ ق تا آغاز ۷۹۷ ق را در مدرسه صلاحیه قدس به تدریس پرداخته ، لیکن ابن جزری تصریح می کند که آن مدرسه صلاحیه که وی مدرّسی آن را بر عهده داشته ، در دمشق بوده است. سخاوی یکی از علل آمد و شد ابن جزری بین مصر و دمشق را کارگزاری او برای امیر قطلوبک دانسته ، و نیز از تصدی خطابت جامع توته و نزاع با شهاب الدین حسبانی بر سر آن ، یاد کرده است . به هر صورت وی در مصر مورد بی مهری حکمران وقت واقع شد و اموال او مصادره گردید و سرانجام در ۷۹۸ق مصر را ترک گفت و از راه اسکندریه عازم آسیای صغیر گردید. او در۱۴ رجب همان سال در انطالیه (انطاکیه) بود تا اینکه پیش از ربیع الاول ۷۹۹ به بورسا (پایتخت آن روز عثمانی) رسید و در آن جا اقامت گزید.
دوران حکومت تیمور
در اوایل ۸۰۵ ق بورسا به دست تیمور سقوط کرد و تیمور ابن جزری را همراه خود به پایتختش کَش منتقل ساخت و او تا اوایل ۸۰۷ق در کش بود، لیکن شاید به دلیل انتقال مرکزیت از کش به سمرقند، راهی سمرقند گردید و در ربیع الاول همان سال در آن جا حضور داشت . از لحن گفتار ابن جزری به روشنی برمی آید که وی پادشاه عثمانی را عادل می دانسته ، اما برعکس نسبت به تیمور نظر خوشی نداشته است.
سال های پایانی زندگی
...
wikifeqh: شمس_الدین_ابنجزری