لغت نامه دهخدا
شمز. [ ش َ ] ( مص ، اِمص ) نفرت نفس از چیزی که ناخوش دارد آنرا. ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دوری کردن از چیزی به سبب ناخوش داشتن آن. ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
نفرت و نفس از چیزی که ناخوش دارد آنرا دوری کردن از چیزی به سبب ناخوش داشتن آن.