شمرت
لغت نامه دهخدا
شمرة. [ ش َ / ش ُ رَ ] ( ع اِ ) رازیانه. ( ناظم الاطباء ). رازیانج. ( از اقرب الموارد ). رجوع به رازیانه ، رازیانج و شمر شود.
شمرة. [ ش ِ رَ ] ( ع اِ ) رفتار مرد فاسد و تباهکار. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
شمر ته در زبان لکی به شکل شمرتَ خوانده می شود یعنی ۱. در مورد انسان استفاده شود یعنی : ترکه و بلند قد و خوش اندام ۲. در مورد گیاه یعنی تا اندازه چیدن با داس اصطلاحاً می گویند شمرته هست یعنی قابل چیدن هست