شمراج. [ ش ِ ] ( ع مص ) شمرجة. بد دوختن جامه کسی را. ( ناظم الاطباء ). بخیه دورادور زدن و بد دوختن جامه را. ( از اقرب الموارد ). || خلط کردن در سخن. || نیکو پروردن حاضنه کودک را. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). شمراج. [ ش ِ ] ( ع ص ) کسی که سخن را به دروغ آمیزش دهد. ج ، شماریج. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).