شمامات

لغت نامه دهخدا

شمامات. [ ش َ ] ( ع اِ ) آنچه را از بوی خوشها که بویند. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) : اوانی زر و سیم مشحون به شمامات کافور. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 237 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس