شماع. [ ش َم ْ ما ] ( ع ص ، اِ ) کسی که شمع می سازد و شغل وی ساختن شمع است. ( ناظم الاطباء ). آنکه شمعها را بسازد. ( آنندراج ). شمعریز. موم ریز. ( یادداشت مؤلف ) : سوخت دل از غم شماع به جان می کوشیم همچو شمعیم که با روغن خود می جوشیم.
سیفی ( ازآنندراج ).
نمانده پیش شماعی بهائی رشته شمعی مگر از عشق بازان وام گیرد رشته جانی.