شماریخ

لغت نامه دهخدا

شماریخ. [ ش َ ] ( ع اِ ) ج ِ شمراخ. ( ناظم الاطباء ). || ج ِ شمروخ. ( اقرب الموارد )( ناظم الاطباء ). رجوع به شمراخ و شمروخ شود. || ( اِخ ) ( اصطلاح فلکی ) مجموع ستارگان صورت سبع و صورت قنطورس. ( یادداشت مؤلف ). ستارگان قنطورس و شیرش را شماریخ خوانند، یعنی خوشه های خرما. ( التفهیم ).

پیشنهاد کاربران

بپرس