شلپ شلپ کردن


معنی انگلیسی:
splash, squash

مترادف ها

lap (فعل)
پیچیدن، حریصانه خوردن، تاه کردن، لیس زدن، شلپ شلپ کردن، با صدا چیزی خوردن

whop (فعل)
شلپ شلپ کردن، پیش افتادن از، بتندی افتادن یا زدن، بطور قاطع شکست دادن

فارسی به عربی

حضن

پیشنهاد کاربران

شلپ شلپ کردن ؛ فروافکندن چیزها پیاپی در آب و پراکندن به اطراف یا زدن کف دست بر آب و پراکندن آب به هر سو.