واژه های فارسی مانند شُلوغ و آواز. بیایید این موارد را به طور علمی و با ارجاع به منابع معتبر بررسی کنیم:
- - -
۱. گاثرَ ( gāθā ) در زبان اوستایی
معنا و ریشه شناسی:
gāθā واژه ای بسیار مهم در اوستا است، زیرا نام یکی از بخش های اصلی اوستا ( گاثاها ) از آن گرفته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
این واژه به معنای سرود، نغمه، آواز دینی است.
ریشه ی آن به فعل اوستایی "گاوَ - " ( gav - ) به معنای خواندن، سرودن، آواز دادن بازمی گردد.
منابع:
Mayrhofer, EWAia ( Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen ) ، جلد 1، صفحه 471:
> gāθā = song, hymn, esp. sacred hymn ( esp. in the Rigveda and Avesta ) .
Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch، ذیل مدخل gāθā:
> �Lied, Hymne� = سرود، نغمه
در فارسی میانه نیز با صورت گاس باقی مانده و همین واژه به صورت گاثا به فارسی نو رسیده.
- - -
۲. گئوشا ( geušā ) در زبان اوستایی
معنا و کاربرد:
واژه ی geušā از ریشه ی اوستایی geu - به معنای گاو ( دام ) آمده، و geušā ( صورت جمعی یا ترکیبی ) بیشتر در ترکیب هایی چون geuš urvan ( = روان گاو = روان جهان هستی، در اوستا نماد زمین یا هستی ) آمده است.
اما در برخی ترکیبات دیگر، geušā ممکن است به معنای صدای گاو، بانگ، آوا نیز تعبیر شود.
احتمال تطور معنایی:
در برخی منابع، مانند:
Bartholomae, Avestisches W�rterbuch، مدخل geuš -
به معانی مرتبط با "صدا، بانگ گاو" و سپس مفاهیمی مانند "آواز عمومی" اشاره شده.
در متون متأخرتر زرتشتی، geuš گاه به معنای �بانگ هستی� تعبیر می شود.
- - -
۳. بررسی تطبیقی با واژه ی فارسی �شُلوغ�
واژه ی �شلوغ� در فارسی نو:
به معنای پُر سر و صدا، آشفته، پرهیاهو است.
لغت نامه دهخدا و معین آن را بدون ریشه سازی درست آورده اند.
صورت های قدیمی آن در متون فارسی کمتر دیده می شود، ولی در گویش ها گاه به صورت �شِلُق� یا �شِلِغ� نیز دیده شده است.
آیا �شلوغ� از geušā آمده است؟
این فرضیه جالب است، اما نیازمند دقت است.
امکان های تطور آوایی:
واژه اوستایی صورت پیشنهادی در فارسی مسیر ممکن
geušā گوشا / گوشا ممکن است، ولی تغییر geu > shu نیاز به تطور آوایی موجه دارد
gawša شلوغ نیازمند فرض های بیشتری است
🔹 اما تطور از gawša > shalugh نیازمند حذف صامت آغازین، و درونی سازی آوای fricative است که در زبان شناسی تطبیقیِ ایرانی کمتر بی واسطه دیده می شود.
- - -
نتیجه گیری:
1. گاثرَ ( gāθā ) در اوستایی بی تردید به معنای �نغمه، سرود دینی� است و ریشه ی بسیار مهمی در ادبیات دینی زرتشتی دارد. این معنا با واژگان فارسی �سرود� یا �آواز� یا حتی �نغمه� در فارسی تطبیق دارد.
2. گئوشا ( geušā ) به طور مستقیم �شلوغ� معنا نمی دهد، اما می تواند اشاره به آوای بلند، بانگ داشته باشد، و اگر پیوندی با �شلوغ� وجود داشته باشد، نیاز به بررسی های زبان شناختی بیشتری دارد. فعلاً این فرضیه اثبات نشده اما قابل تأمل است.
3. منابعی مانند Wiktionary گاهی ریشه واژه های فارسی را بر اساس منابع سنتی ( دهخدا، معین، برهان قاطع ) می آورند که همیشه دقیق نیستند. در مورد �شلوغ�، ریشه یابی مشخصی در آن جا هم وجود ندارد.
- - -
منابع پیشنهادی برای پژوهش بیشتر:
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch.
Mayrhofer, Manfred. Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen ( EWAia ) .
Skj�rv�, Prods Oktor. An Introduction to Old Avestan and Young Avestan.
Windfuhr, Gernot. “Iranian Languages. ” Routledge, 2009.
D. N. MacKenzie: A Concise Pahlavi Dictionary.
شلوغ: همتای پارسی این واژه ی ترکی، اینهاست:
کرشو karŝu ( اوستایی )
الس olos ( بختیاری )
لری بختیاری
اُلُس، بیمبِلِبیمبَوْ، هَپِلهَپُوْ:شلوغ
پاسخ به مهران:
سغدی ها از اقوام ایرانی بودند
ابوریحان بیرونی نیز سغدی بود،
و در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه نوشته است:
اهل الخوارزم کانو غصنا من دوحة الفُرس ( مردم خوارزم شاخه ای از درخت پارسیان اند ) .
... [مشاهده متن کامل]
سغد همان خوارزم است.
ابوریحان بیرونی از زبان نادری خود بعنوان خوارزمی یاد میکند و خود را سغدی میخواند و به پضوح در کتابش نگاشته که سغدیان از تبار پارسیان ( ایرانیان ) اند.
شلوغ کلمه ای تورکی است که در اصل شوللوق بوده که از دو جزو شول به معنی شاخه چوب و پسوند لوق به معنی مکان تشکیل شده و با هم به شکل شوللوق و به معنی مکان پر از شاخه در امده و به شکل شلوغ وارد فارسی شده است
... [مشاهده متن کامل] و از انجا که شاخه زار جای در هم برهمی است مفهوم شلوغ را می رساند در ضمن لغتنامه دهخدا و شاهمرسی نیز آنرا تایید می کنند
تاخت:تاختن وناگهان یا با هم به جایی رفتن.
نواخت:یکی یکی وکم کم به نواخت آمد وشد کردن.
۱ - دَرهم، درهم برهم،
۲ - پر هیاهو
شلوغ اگر عربی باشد باید از ریشه شلغ باشد ولی مشغول از ریشه شغل است پس این دو واژه هم ریشه نیستند این پاسخ برخی دوستان ولی خود شلوغ تاکنون هیچ واژه ای که با او نسبت داشته باشد ما در فارسی نداریم و در ادبیات
... [مشاهده متن کامل] عامیانه شلغ و شلوغ داریم ، شلغ و شلوغ نزنی تو گوشم ، ولی برخی دوستان بدون بررسی نمیدانم چرا واژه هایی که از فارسی یا عربی در زبان ترکی رفته است را ترکی می انگارند و یکی دو جمله ترکی هم مثال می آورند در حالیکه اگر دقت کنند از هر ده کلمه ترکی ۴ ، ۵ کلمه ان همان است که ما در فارسی بکار می بریم و این روش اثبات نادرست است.
واژه شلوغ
معادل ابجد 1336
تعداد حروف 4
تلفظ šoluq
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [ترکی]
مختصات ( عا. )
آواشناسی Soluq
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
واژگان مترادف و متضاد
شلوغ. [ ش ُ ] ( ترکی ، ص ، اِ ) جای انبوه از جمعیت. جای باجمعیت انبوه. اجتماع مردم. جایی که در آن جمعیت ازدحام کرده باشد: آب انبار شلوغ کوزه بسیار شکند. این کلمه و امثالش که جعل میکنی حتی یبکار هم در تاریخ طبری استعپال نشده صد در صد ترکیست
Bustling
واژه ( گاثرَ ) نیز در زبان اوستایی به چمِ ( نغمه خوانی، آواز ) می باشد ( ن. ک. رویه 476 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا ) .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
... [مشاهده متن کامل]
نکته:در زبان اوستایی واژه ( گئوشا ) به چمِ ( بانگ، آوا، شلوغی ) بوده است. ( ن. ک. رویه 482 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا ) ؛واژه ( شلوغ ) می تواند دگرریخته ای از واژه اوستاییِ ( گئوشا ) باشد.
( تارنمای wiktionary نیز خاستگاهِ این واژه را پارسی دانسته است ) .
واژه شلوغ کاملا پارسی در عربی غوغا می شود در ترکی Meşgul این واژه یعنی شلوغ صد درصد پارسی است. منبع. https://fa. m. wiktionary. org/wiki/شلوغ
خیلی برام عجیب واژه پارسی که واژه اوستا ترکی می دانند عجیب تر از این واقعا نیست.
چند وقت پیش فیلمی فرانسوی زبان با زیرنویس فارسی دیدم. در فیلم چند بار کلمه ( به احتمال زیاد املایش غلط باشد ) Cholurie شنیده شد و در زیر نویس معنایش کرد شلوغی. و می دانید که r در فرانسوی صدای ق می دهد و ch هم ش است.
یعنی نتیجه اینکه این واژه از ترکی به فرانسوی هم رفته است!
بن اکنون راب ( فعل ) شولیدن ( درهم شدن، آشفتن، شوریدن ) اوگ ( پسوندی در پهلوی ساسانی که امروزه او، اوک، اوغ و اوخ گشته است )
شلوغ کلمه است ترکی بعمنی جای پر تراکم و همون شلوغ پلوخ که از معنیش قابل درک هست .
یکی از کلمات رایج در آذربایجان شلوغ لوق ائلمه یعنی بچه سروصدا نکن
اورا چوخ شولوغ دی من گئده بولمرم
اونجا زیادی ازدحام داره نمیتونم برم
در پاسخ به اون دوستمان باید بگویم سغدیان ایرانی هست و تاجیک ها از نسل آنان
اقای اشکان شغل عربیه دوست عزیز پامفارس
لطف کن جعلیات نکن سغد ها تبتب بوده و ترکن
Jam packed
برابر پارسی واژه شلوغ واژه زیبای آگنده یا آکنده هست همچنین انباشته و چپانده
دوست عزیز من خودم ترک هستم
ترک ها ق. غ ندارند
الان دوستی که گفتند ترکیه الان دقیقا ترکی ق و غ داره ؟؟ فارسی غ نداره ( بر اساس تلفظ عربی ) ولی ق داره .
مکانی پر جمعیت
تک تک این واژه و لغت ها باید ریشه یابی شوند شاید پارسی_آریایی باشد! در سغدی، سنسکریت، پهلوی، اوستایی، پارسی باستان و. . .
سرسام
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)