جدول کلمات
مترادف ها
شلوار جین، شلوار فاستونی نخی مخصوص کار
پیشنهاد کاربران
شَلوار ؛ روند تغییر ریخت آوایی و نگارشی این کلیدواژه در آبراه سیال مفاهیم حروف و کلمات از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات با یک مفهوم مشترک در ابعاد کاربردی مختلف با ساختمان های متفاوت از کلمات بدینصورت قابل تبیین می باشد ؛
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ی اصلی در ساختمان کلمه ی شلوار کلمه ی شَلوْ مرتبط با کلمه ی شال با ریخت دیگر آن در زبان فارسی سال به معنی سیل کردن یک وجود سَیّال با اصطلاح سیلینگ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی آببندی نمودن می باشد.
اصطلاح شِلار دادن مو در فرهنگ زبان فارسی به معنی شُل کردن و به سَیَلان انداختن مو دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی سَیَلان منشعب از کلمه ی سَیّال به معنی سِیْر نمودن و ساری شدن و شارش داشتن می باشد که در قانون قلب ها دو حرف ( ل ر ) قابل تبدیل به یکدیگر می باشند.
در مکانیک سیالات سه مفهوم سَریان شَریان و جَریان در کلمه ی سَریان اشاره به سِیر کردن و سرایت از یک محیط بسته به یک محیط بسته ی دیگر دارد.
کلمه ی شَریان اشاره به شارش سیال از درون به بیرون دارد.
کلمه ی جَریان اشاره به حرکت و جاری بودن سیال در هر دو محیط بسته و باز دارد.
در ادامه ی مطلب فوق در مورد کلمه ی ایزوله با ریخت ایسوله اشاره به یک محیط سیل شده و آببندی شده دارد که در کلماتی مثل سوله سیلو سالن سیلندر و. . . این تعریف در عالم واقع قابل مشاهده است.
به گونه ای که مفهوم کلمات سیلو سوله سالن و سیلندر در مورد کلمه ی سوراخ با ریخت سولاخ با افزونه ی حرف ( خ ) در انتهای این کلمه که اشاره به وجود یک رخنه ی خرامیده شده در یک محیط سیل شده دارد می توان روند مفاهیم کلمات ذکر شده را در تمام ابعاد کاربردی مختلف در ذهن درک کرد.
روند تغییر شکل و تغییر ساختار کلمات فوق در آبراه سیال حروف و کلمات با مصدر دو حرف ( س ر ) یا ( ش ر ) یا ( ج ر ) یا ( س ل ) یا ( ش ل ) یا ( ج ل ) که حرف ( چ ) نیز در این مصدر برای ایجاد کلمات با یک مفهوم مشترک نقش آفرینی می کند و باعث ایجاد کلمه ی چربی مرتبط با مفهوم جریان و جَلَیان داشتن و جولیدن نیز می شود و کلماتی با مفهوم مشترک جریان ایجاد می کند که نیاز به مصادیقی مثل حفاظت و کنترل و مراقبت و پوشش را به ما می رساند.
کلماتی که در این مسیر و در این آبراه با مصدرهایی که ذکر شد قابل مشاهده شدن است عبارتند از ؛
شَلوار چَلوار چلبار جلبار جلب جِلباب جالب جلوبیدن جوبیدن چوپیدن چوپاندن چپاندن چپوندن چوپاندن چوپانیدن چوپان
پس مفهوم کلمه ی شلوار از طریق کمک گرفتن از کلمات هم خانواده با کلمه ی شلوار یعنی پوشش و جلبابی برای چپوندن نیم تنه ی پایین بدن در آن که کاربری کلمه ی شلوار در عُرف جامعه ی امروزی برای نیم تنه ی پایین بدن رایج و در حال استفاده می باشد.
البته از مصدر ذکر شده در مورد کلمه ی شلوار در زوایای مختلف، با مفهوم مشترک جریان، کلمات متفاوت دیگری نیز قابل ایجاد شدن است که در نگاه اول ممکن است نتوانیم ارتباط آنها را باهم بتوانیم ببینیم.
بر همین مبنا در ادامه ی مطلب فوق در مورد فلسفه ی ایجاد و پیدایش کلمه ی چوپان بدینصورت تحلیل و تبیین شده است ؛
چوپان ؛ چوبان و جوبان به معنی چاپیدن و چپوندن مرتبط با کلمه ی چوب و جوب به معنی انطباقی چوپانیدن و با معنی موازی و غیرانطباقی هدایت کردن از جایی به جایی دیگر
فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در فرهنگ واژگان و دریای لغات در ابعاد کاربردی مختلف با یک مفهوم مشترک منشعب از کلماتی از قبیل ؛ چوب جوب چوپان چوپا چَپَن چاپ جاب اجابت مجاب جلب جالب شلوار جریب چپاول چاپیدن چپوندن ژاپن جِپَن جاپان جیپ جیب جُبّه جعبه جبهه جبال جبل و. . .
... [مشاهده متن کامل]
کلمه ی اصلی در ساختمان کلمه ی شلوار کلمه ی شَلوْ مرتبط با کلمه ی شال با ریخت دیگر آن در زبان فارسی سال به معنی سیل کردن یک وجود سَیّال با اصطلاح سیلینگ با ترجمه و برگردان آن به زبان فارسی به معنی آببندی نمودن می باشد.
اصطلاح شِلار دادن مو در فرهنگ زبان فارسی به معنی شُل کردن و به سَیَلان انداختن مو دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی سَیَلان منشعب از کلمه ی سَیّال به معنی سِیْر نمودن و ساری شدن و شارش داشتن می باشد که در قانون قلب ها دو حرف ( ل ر ) قابل تبدیل به یکدیگر می باشند.
در مکانیک سیالات سه مفهوم سَریان شَریان و جَریان در کلمه ی سَریان اشاره به سِیر کردن و سرایت از یک محیط بسته به یک محیط بسته ی دیگر دارد.
کلمه ی شَریان اشاره به شارش سیال از درون به بیرون دارد.
کلمه ی جَریان اشاره به حرکت و جاری بودن سیال در هر دو محیط بسته و باز دارد.
در ادامه ی مطلب فوق در مورد کلمه ی ایزوله با ریخت ایسوله اشاره به یک محیط سیل شده و آببندی شده دارد که در کلماتی مثل سوله سیلو سالن سیلندر و. . . این تعریف در عالم واقع قابل مشاهده است.
به گونه ای که مفهوم کلمات سیلو سوله سالن و سیلندر در مورد کلمه ی سوراخ با ریخت سولاخ با افزونه ی حرف ( خ ) در انتهای این کلمه که اشاره به وجود یک رخنه ی خرامیده شده در یک محیط سیل شده دارد می توان روند مفاهیم کلمات ذکر شده را در تمام ابعاد کاربردی مختلف در ذهن درک کرد.
روند تغییر شکل و تغییر ساختار کلمات فوق در آبراه سیال حروف و کلمات با مصدر دو حرف ( س ر ) یا ( ش ر ) یا ( ج ر ) یا ( س ل ) یا ( ش ل ) یا ( ج ل ) که حرف ( چ ) نیز در این مصدر برای ایجاد کلمات با یک مفهوم مشترک نقش آفرینی می کند و باعث ایجاد کلمه ی چربی مرتبط با مفهوم جریان و جَلَیان داشتن و جولیدن نیز می شود و کلماتی با مفهوم مشترک جریان ایجاد می کند که نیاز به مصادیقی مثل حفاظت و کنترل و مراقبت و پوشش را به ما می رساند.
کلماتی که در این مسیر و در این آبراه با مصدرهایی که ذکر شد قابل مشاهده شدن است عبارتند از ؛
شَلوار چَلوار چلبار جلبار جلب جِلباب جالب جلوبیدن جوبیدن چوپیدن چوپاندن چپاندن چپوندن چوپاندن چوپانیدن چوپان
پس مفهوم کلمه ی شلوار از طریق کمک گرفتن از کلمات هم خانواده با کلمه ی شلوار یعنی پوشش و جلبابی برای چپوندن نیم تنه ی پایین بدن در آن که کاربری کلمه ی شلوار در عُرف جامعه ی امروزی برای نیم تنه ی پایین بدن رایج و در حال استفاده می باشد.
البته از مصدر ذکر شده در مورد کلمه ی شلوار در زوایای مختلف، با مفهوم مشترک جریان، کلمات متفاوت دیگری نیز قابل ایجاد شدن است که در نگاه اول ممکن است نتوانیم ارتباط آنها را باهم بتوانیم ببینیم.
بر همین مبنا در ادامه ی مطلب فوق در مورد فلسفه ی ایجاد و پیدایش کلمه ی چوپان بدینصورت تحلیل و تبیین شده است ؛
چوپان ؛ چوبان و جوبان به معنی چاپیدن و چپوندن مرتبط با کلمه ی چوب و جوب به معنی انطباقی چوپانیدن و با معنی موازی و غیرانطباقی هدایت کردن از جایی به جایی دیگر
فلسفه ی ایجاد و پیدایش این کلیدواژه در فرهنگ واژگان و دریای لغات در ابعاد کاربردی مختلف با یک مفهوم مشترک منشعب از کلماتی از قبیل ؛ چوب جوب چوپان چوپا چَپَن چاپ جاب اجابت مجاب جلب جالب شلوار جریب چپاول چاپیدن چپوندن ژاپن جِپَن جاپان جیپ جیب جُبّه جعبه جبهه جبال جبل و. . .
لی . .
( ( جوان پشت میز اول موهای لّخت وسیاه را از پیشانی پس زد . "برای قبل از ظهر سه تا بازدید دارم. دو مورد اجاره یکی رهن کامل "پیراهن مشکی یقه برگردان پوشیده بود با شلوار جین سیاه . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 8 . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 8 . ) )
لی