شُله شُله
مراسم نمایش گونۀ طلب باران. در این مراسم صورت کودکی را با دوده یا خاکه زغال سیاه می کردند و بر گردنش زنگوله هایی می آویختند. این کودک، با همراهی گروهی دیگر از کودکان به در خانه ها می رفت و از صاحب هر خانه برای پختن آش، حبوبات و دیگر مواد لازم را طلب می کرد و برای کسی که دستشان را خالی نگذارد، ترانه ای به ستایش، و برای کسی که چیزی در کاسه شان نگذارد، ترانه ای به هجو می خواندند. آن گاه همگان در محلی گرد می آیدند و آشی بار می گذاشتند و چون آماده شد، دو سنگ ریزه در دیگ می انداختند و آش را میان خود تقسیم می کردند. کسی که سنگ ریزه به کاسه اش می افتاد، گناهکاری دانسته می شد که وجود او سبب باران نباریدن شده بود، و برای آمدن باران باید گناهکار را چندان با چوب می زدند تا سرانجام کسی پادرمیانی می کرد و مانع از بیشتر زدنش می شد. اگر تا چهار روز پس از چِلۀ بزرگ (← یَلدا) باران نمی آمد، مراسم را بار دیگر تکرار می کردند؛ با این تفاوت که هریک از افراد زنگوله ای به دست می گرفتند و آن را تا پایان مراسم، یک ریز، به صدا درمی آورند. این مراسم را می توان از انواع جادوگری سفید شمار کرد.
مراسم نمایش گونۀ طلب باران. در این مراسم صورت کودکی را با دوده یا خاکه زغال سیاه می کردند و بر گردنش زنگوله هایی می آویختند. این کودک، با همراهی گروهی دیگر از کودکان به در خانه ها می رفت و از صاحب هر خانه برای پختن آش، حبوبات و دیگر مواد لازم را طلب می کرد و برای کسی که دستشان را خالی نگذارد، ترانه ای به ستایش، و برای کسی که چیزی در کاسه شان نگذارد، ترانه ای به هجو می خواندند. آن گاه همگان در محلی گرد می آیدند و آشی بار می گذاشتند و چون آماده شد، دو سنگ ریزه در دیگ می انداختند و آش را میان خود تقسیم می کردند. کسی که سنگ ریزه به کاسه اش می افتاد، گناهکاری دانسته می شد که وجود او سبب باران نباریدن شده بود، و برای آمدن باران باید گناهکار را چندان با چوب می زدند تا سرانجام کسی پادرمیانی می کرد و مانع از بیشتر زدنش می شد. اگر تا چهار روز پس از چِلۀ بزرگ (← یَلدا) باران نمی آمد، مراسم را بار دیگر تکرار می کردند؛ با این تفاوت که هریک از افراد زنگوله ای به دست می گرفتند و آن را تا پایان مراسم، یک ریز، به صدا درمی آورند. این مراسم را می توان از انواع جادوگری سفید شمار کرد.
wikijoo: شله_شله