شلفیه

لغت نامه دهخدا

شلفیه. [ ش َ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) شرم زن.( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از آنندراج )( از انجمن آرا ) ( از برهان ). رجوع به شلفه و شلفینه شود. || نام دو تن هرزه کار که در قوت شهوانی مشهور بوده اند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) :
شد ز جان شلفیه غلام او را
نخورد الفیه تمام او را.
انوری.

فرهنگ معین

(شَ یِّ ) [ فا - ع . ] (اِ. ) فرج زن .

فرهنگ عمید

۱. فرج زن.
۲. (اسم، صفت ) زن بدکار و فاحشه.

پیشنهاد کاربران

بپرس