شلحی. [ ش َ حا ] ( ع ص ، اِ ) شلحاء. تیغ تیز. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به شلحاء و شلحا شود.شلحی. [ ] ( اِخ ) شهرکی است [ به ماوراءالنهر ] که اندر وی مسلمانان و ترکانند و جای بازرگانان است. ( حدود العالم ).