لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
بیضی، شلجمی
شلجمی، قطع مخروط، قطع مکانی
شلجمی، شلغمی شکل
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
شلجمی برگرفته از واژه ی شلغمی؛
شلجمی به یک دیسه ی سه سویه ( بعدی ) گفته می شود که می تواند از چرخش یک خاگی ( بیضی، تخم مرغی ) ساخته شود.
اگر خاگی یا بیضی، گردِ محور بلند ( محور بزرگ ) بچرخد، دیسه ی فراهم شده استوانه شلجمی است.
... [مشاهده متن کامل]
اگر خاگی گردِ محور کوتاه ( محور کوچک ) بچرخد، دیسه ی فراهم شده، تخت شلجمی است.
نمونه ها:
هندوانه یا خربزه ( می تواند کمابیش استوانه شلجمی باشد ) .
شلغم و. . . تخت شلجمی است؛ گوی زمین ( از روی پهن بودن در استوا و فشردگی در قطب ها، به دیسه ی تخت شلجمی است ) .
شلجمی به یک دیسه ی سه سویه ( بعدی ) گفته می شود که می تواند از چرخش یک خاگی ( بیضی، تخم مرغی ) ساخته شود.
اگر خاگی یا بیضی، گردِ محور بلند ( محور بزرگ ) بچرخد، دیسه ی فراهم شده استوانه شلجمی است.
... [مشاهده متن کامل]
اگر خاگی گردِ محور کوتاه ( محور کوچک ) بچرخد، دیسه ی فراهم شده، تخت شلجمی است.
نمونه ها:
هندوانه یا خربزه ( می تواند کمابیش استوانه شلجمی باشد ) .
شلغم و. . . تخت شلجمی است؛ گوی زمین ( از روی پهن بودن در استوا و فشردگی در قطب ها، به دیسه ی تخت شلجمی است ) .
Modified leader محور تغییر یافته ( شلجمی )
سهمی