شلاحب

لغت نامه دهخدا

شلاحب. [ ] ( اِ ) شلاجه. گویند ماده آن بول گورخر است که بتدریج در سنگ و سطح سفت و سخت کوه جمع شود و مانند صمغ که بر درختان چسبد بدانجا می چسبد. نیکوترین او آن بود که رنگ او سیاه بود و بوی او به بوی بول گاو شبیه بود. برخی گفته اند که تولد آن از بول نهاز کوهی است و بعضی گفته اندکه از بول حیوانی است که عرب او را دبر گوید. ( از تذکره صیدنه ابوریحان بیرونی ). رجوع به شلاجه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس