شقیح

لغت نامه دهخدا

شقیح. [ ش َ ] ( ع ص ) ناتوان از بیماری. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || برخاسته از بیماری. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || زشت و بدگل :قبیح شقیح. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). زشت. ( مقدمه لغت میر سیدشریف جرجانی ص 3 ).

فرهنگ فارسی

ناتوان از بیماری زشت و بدگل قبیح و شقیح یا برخاسته از بیماری .

پیشنهاد کاربران

بپرس