شقوت
لغت نامه دهخدا
شقوة. [ ش َق ْ / ش ِق ْ وَ ] ( ع اِمص ) بدبختی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). شقا. شقاء. شقاوت. شدت. عسرت. سختی. بدبختی. شقوت. ( یادداشت مؤلف ). تنگی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). و رجوع به شقوت و مترادفات دیگر شود.
شقوة. [ ش َ ق ْ / ش ِ ق ْ وَ ] ( ع مص ) شقا. شقاء. شقاوة. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). بدبخت شدن. ( آنندراج ). رجوع به شقا و شقاء شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید