شقراء

لغت نامه دهخدا

شقراء. [ ش َ ] ( ع ص ) مؤنث اشقر. زن سرخ و سپید. ج ، شُقْر، شُقْران. ( ناظم الاطباء ).

شقراء. [ ش َ ] ( اِخ ) نام مادیانی که خودش و صاحبش هر دو کشته شدند.
- امثال :
اشأم من الشقراء. ( ناظم الاطباء ). اسب شیطان بن لاطم که خود و صاحبش کشته شدند، گویند: اشأم من الشقراء. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
|| اسب خالدبن جعفر کلابی که در تندروی بدان مثل زنند. ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس