شقحه

لغت نامه دهخدا

( شقحة ) شقحة. [ ش َ / ش ُ ح َ ] ( ع اِ ) غوره خرما که سرخی آن متغیر شده باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). فاده ای که سرخی درآورده بود. ( مهذب الاسماء ).

شقحة. [ ش ُ ح َ ] ( ع اِ ) پستان ماده سگ. || سرخی سپیدی آمیخته. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

شقحة. [ ش َ ح َ ] ( ع اِ ) شرم سگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || دفعه. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

پستان ماده سگ یا سرخی سپیدی آمیخته

پیشنهاد کاربران

بپرس