شقب

لغت نامه دهخدا

شقب. [ ش َ / ش ِ] ( ع اِ ) مغاک میان دو کوه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || شکاف کوه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از مهذب الاسماء ) ( از اقرب الموارد ). || تنگ جای از وادیها که مرغان در آن آشیانه گیرند. ج ، شِقاب ، شُقوب ، شِقَبَة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || جای پست که آب درآن ایستد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).

شقب. [ ش َ ق َ / ش ِ ] ( ع اِ ) یک قسم درختی که بار آن مانند کُنار است. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس