شق ء. [ ش َق ْءْ ] ( ع مص ) برآمدن دندان نیش کسی. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). برآمدن دندان شتر. ( مهذب الاسماء ). || شکافتن سر کسی را. ( از اقرب الموارد ). || شانه کردن موسی سر کسی را. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). شانه کردن. ( مهذب الاسماء ). || زدن فرق سر کسی را. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).