دلم زآن رشته جان را به تیر یار بربسته
که نتواند ز جا پرواز کردن مرغ پربسته.
( از مجالس النفائس ص 306 ).
شفیقی. [ ش َ ] ( اِخ ) ابوالحسن محمدبن علی بن ابراهیم شفیقی منقری. وی در رحبه ٔشام به سال 415 هَ. ق. حدیث گفت و ابونصر همزه بنی محمد همدانی از او روایت دارد. ( از لباب الانساب ).