شفشاف

لغت نامه دهخدا

شفشاف. [ ش َ ] ( ع اِ ) سرما. || باران. ( از ناظم الاطباء ). باران توأم با سرما. ( از اقرب الموارد ). || باد خنک. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) ثوب شفشاف ؛ جامه بدباف. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

سرما یا باران یا باد خنک

پیشنهاد کاربران

بپرس