شفاها


برابر پارسی: زبانی، سخنی، نانوشته

معنی انگلیسی:
verbally, orally

لغت نامه دهخدا

( شفاهاً ) شفاهاً. [ ش ِ هََن ْ ]( ع ق ) هر آنچه روبرو گفته شود. ضد کتبی. ( ناظم الاطباء ). بمشافهه. بزبان. لفظاً. حضوراً. زبانی. نه به پیغام. برخلاف پیغام. برخلاف کتباً. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

هر آنچه روبرو گفته شود ضد کتبی بزبان لفظا .

جدول کلمات

لسانا

مترادف ها

viva voce (قید)
شفاها

پیشنهاد کاربران

هر جمله یا کلمه یا عدد که کتبی ( نوشتاری ) نباشد و توسط زبان ( لفظ ) بیان شود

بپرس