شغه بستن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
جناب عارف طاهری
میتونم بدونم شما چیکاره هستی این دانسته ها رو از کجا اندوختی؟!
میتونم بدونم شما چیکاره هستی این دانسته ها رو از کجا اندوختی؟!
ریشه یابی شقاق / شقایق
با جایگذاری واج ک با ق به شکاک میرسیم ؛ مانند قِلِق - - > کِلِک یا کَلَک که اشاره به دانستن و اگاهی و راه و روش رسیدن به هدفی را دارد / همین کَلَک را بعدها کِلک ( نوعی قلم ) دانستند و بکار بردند چرا؟؟؟ چون کَل / کِل از خشکی و به حساب امدن امده ( خشک = نقد و قابل شمارش ) در کالکیولیتور لاتین هم به حسابگری / در کلا = تماما ( شامل همه ) / کیلو = واحدی برای شمارش / کال =فراخواندن = call = بحساب امدن و برشمردن / کال = خام = ناپخته و . . .
... [مشاهده متن کامل]
قایق هم کایک بوده که کایاک از ان ساخته شد => واگرد ق به ک را دیدیم از اینرو شقاق که شکاک شد از شک امده ؛ خب شک چیست؟
شک را امروزه گمان میدانند اما در لاتین شک همان شوک و متحیر شدن است یعنی ریخت درستری از ان در انجا بکار میرود و در شیک نیز به تکان دادن و اثر ناشی از جدایی اشاره شده است یعنی همان شکاف ؛
در زبان های ایرانی در شکاندن میتوان به اثر ناشی از جدایی رسید = خرد و چند تیکه کردن ؛ همچنین برای لرزه انداختن از تکاندن استفاده شد که اشاره به شک/شوک / شیک دارد ؛
تِک = تکنولوژی = پیشرفته ؛ مانند تکاور ( کسی که میتازد ) / تکنیک و . . . که به تکیدن اشاره دارد ( تک و تنها هم اشاره به همین دارد یعنی از بقیه جلو زده و پیش رفته = جلو رفته )
تَک = تکانیدن = جدایی که از شک / شیک / شوک امده و به لرزانیدن و جدایی اشاره دارد
شقایق هم از شق امده مانند شقه = راسته = شقه گوسفندی = راسته گوسفندی => شق و ایستاده بودن همان راست و صاف بودن میباشد / نماد استواری و ایستادگی شد
شق هم شک بوده که بعد ها شخ و سپس شاخ از ان ساخته شد ؛ مانند رک که بعدها رخ ( صورت = مشخص و معلوم ) از ان ساخته شد => شاخ شدن امروزی همان شق و شک بودن دیروزی میباشد و اشاره به بلند شدن و ادعا کردن یافته ؛ بهتر بود شقه بریخت دیگری چون شغه نوشته میشد تا با شک = گمان / شیک / شوک اشتباه گرفته نشود
دو شغه کردن = دو شاخه کردن= دو راسته کردن = شکافتن و جدایی
با جایگذاری واج ک با ق به شکاک میرسیم ؛ مانند قِلِق - - > کِلِک یا کَلَک که اشاره به دانستن و اگاهی و راه و روش رسیدن به هدفی را دارد / همین کَلَک را بعدها کِلک ( نوعی قلم ) دانستند و بکار بردند چرا؟؟؟ چون کَل / کِل از خشکی و به حساب امدن امده ( خشک = نقد و قابل شمارش ) در کالکیولیتور لاتین هم به حسابگری / در کلا = تماما ( شامل همه ) / کیلو = واحدی برای شمارش / کال =فراخواندن = call = بحساب امدن و برشمردن / کال = خام = ناپخته و . . .
... [مشاهده متن کامل]
قایق هم کایک بوده که کایاک از ان ساخته شد => واگرد ق به ک را دیدیم از اینرو شقاق که شکاک شد از شک امده ؛ خب شک چیست؟
شک را امروزه گمان میدانند اما در لاتین شک همان شوک و متحیر شدن است یعنی ریخت درستری از ان در انجا بکار میرود و در شیک نیز به تکان دادن و اثر ناشی از جدایی اشاره شده است یعنی همان شکاف ؛
در زبان های ایرانی در شکاندن میتوان به اثر ناشی از جدایی رسید = خرد و چند تیکه کردن ؛ همچنین برای لرزه انداختن از تکاندن استفاده شد که اشاره به شک/شوک / شیک دارد ؛
تِک = تکنولوژی = پیشرفته ؛ مانند تکاور ( کسی که میتازد ) / تکنیک و . . . که به تکیدن اشاره دارد ( تک و تنها هم اشاره به همین دارد یعنی از بقیه جلو زده و پیش رفته = جلو رفته )
تَک = تکانیدن = جدایی که از شک / شیک / شوک امده و به لرزانیدن و جدایی اشاره دارد
شقایق هم از شق امده مانند شقه = راسته = شقه گوسفندی = راسته گوسفندی => شق و ایستاده بودن همان راست و صاف بودن میباشد / نماد استواری و ایستادگی شد
شق هم شک بوده که بعد ها شخ و سپس شاخ از ان ساخته شد ؛ مانند رک که بعدها رخ ( صورت = مشخص و معلوم ) از ان ساخته شد => شاخ شدن امروزی همان شق و شک بودن دیروزی میباشد و اشاره به بلند شدن و ادعا کردن یافته ؛ بهتر بود شقه بریخت دیگری چون شغه نوشته میشد تا با شک = گمان / شیک / شوک اشتباه گرفته نشود
دو شغه کردن = دو شاخه کردن= دو راسته کردن = شکافتن و جدایی