[ویکی فقه] کار و اشتغال زنان از ابعاد مختلفی مورد توجه اسلام بوده است که در این مقاله به برخی از این موارد اشاره می شود.
در نظام حیات اسلامی بار تامین معاش و زندگی بر دوش مردان است و زنان در این زمینه مسؤولیتی ندارند. این بخاطر رافت اسلامی است که زن بتناسب جنبه های روانی و عاطفی در کاری انجام وظیفه کند که امکان آن برایش موجود باشد.اسلام در رعایت حال زنان حتی فرمود که پدر می تواند پسر خود را جبراً به کاری درآمد زا مشغول نماید تا او تهیه معیشت کند ولی چنین جبری درباره دختران روا نیست. او دارای طبعی ظریف و روحی حساس است و عادلانه نیست کارهای مردانه که سفت و سخت و خشن اند بر آن ها بار شود.زن نه در خانه پدر و نه در خانه شوهر ناگزیر به کار و تلاش برای تامین معیشت نیست، اجباری ندارد که در محیط خشن و توام با سر و صدای کارخانه ها و یا در عمق معادن و زیر زمین ها به تحمل صدمات و مشقات بپردازد. و نان برای اعضاء خانه فراهم کند. این امر بویژه در ایام عادت ماهانه و در دوران حمل و شیر دهی ستم عظیمی برای زن به حساب می آید. پس چه بهتر که او به کار لطیف و ظریف خود بپردازد و شوهر او به تامین معیشت و تحمل بار نفقه اش اقدام کند.
وظیفه اساسی زن
آن چه اسلام خواستار آن است این که زن زندگی ساز و هنرمند باشد. هم عامل آرامش و سکون باشد و هم بهشت را زیر قدم خود داشته باشد. اولی را در سایه خوب شوهرداری و دومی را در سایه تربیت نسل و مادری.مرد در میدان مبارزه زندگی خسته و کوفته می شود، ناگزیر باید به گوشه ای از میدان پناه برد و در آن جا به استراحت بپردازد. آن گوشه میدان خانه است که محل سکون و آرامش اوست، یعنی همان جائی که تمرین جهاد زن آغاز می گردد. (جهاد المرأة حسن التبعل).خانه فاطمه (علیه السّلام) آن چنان پناهگاهی بود که علی (علیه السّلام) آن مرد رزم هرآنگاه که خسته و مانده می شد به خانه فاطمه و به او پناه می برد و به تعبیر خود ساعتی آرامش می یافت و دل را سبک می کرد.هم چنین کودک بی پناه به دامان مادر پناه می برد و این مادر است که دست کودک را در دست و ذهنش را متوجه خود دارد. او را بهشتی و یا جهنمی می کند. لطافت و ظرافت طبع مادر ایجاب می کند که در سنگر خانواده سرگرم و برای فرزندان خویش مادر و برای شوهرش همسر باشد. و این دو کار و اصولا همه کار زنان خدمت است، خدمتی که برای آن اجر و پاداشی فوق العاده در نظر گرفته شده است. امام صادق (علیه السّلام) درباره نمونه ای از ارزش خدمت زن می فرماید: هیچ زنی نیست که شوهرش را از شربت آبی سیراب سازد، جز آن که برای او بهتر از یک سال عبادت است، آن هم عبادتی که در آن روزها روزه دار و شب ها قائم به تهجد باشد.
زن و خدمت اجتماعی
در عین حال این سخن بدان معنی نیست که ورود زن در عالم خدمات اجتماعی امری تحریم شده است. کار زنان حرام نیست و حتی در مواردی شاید در حد واجب کفایی باشد.در دنیای اسلام ما برای برخی از خدمات نیاز به کار زنان داریم مثلا برای تربیت دختران نیاز به معلم زن است، برای درمان زنان و بانوان نیاز به پزشک زن است، حتی برای کارهای پرستاری و زخم بندی و مداواها نیاز به خدمت زنان می باشد.بر این اساس غرض ما نفی کار زنان و خدمت آن ها به اجتماع نیست از آن بابت که جامعه و دولت به آن شدیدا نیاز دارند. ولی مساله این است که این کار نباید به بهای همه چیز تمام شود و مثلاً شرف و حیثیت زن لکه دار، دامن اجتماع آلوده و نسل انسانی ضایع گردد. کاری باید برای زنان تهیه شود که در آن جداً مردان وامانده باشند و در همین کار هم ایمان و شرف او و فرزندان باید حفظ گردد و زندگی خانوادگی متزلزل و بی رونق نگردد.
لزوم کار برای زن
...
در نظام حیات اسلامی بار تامین معاش و زندگی بر دوش مردان است و زنان در این زمینه مسؤولیتی ندارند. این بخاطر رافت اسلامی است که زن بتناسب جنبه های روانی و عاطفی در کاری انجام وظیفه کند که امکان آن برایش موجود باشد.اسلام در رعایت حال زنان حتی فرمود که پدر می تواند پسر خود را جبراً به کاری درآمد زا مشغول نماید تا او تهیه معیشت کند ولی چنین جبری درباره دختران روا نیست. او دارای طبعی ظریف و روحی حساس است و عادلانه نیست کارهای مردانه که سفت و سخت و خشن اند بر آن ها بار شود.زن نه در خانه پدر و نه در خانه شوهر ناگزیر به کار و تلاش برای تامین معیشت نیست، اجباری ندارد که در محیط خشن و توام با سر و صدای کارخانه ها و یا در عمق معادن و زیر زمین ها به تحمل صدمات و مشقات بپردازد. و نان برای اعضاء خانه فراهم کند. این امر بویژه در ایام عادت ماهانه و در دوران حمل و شیر دهی ستم عظیمی برای زن به حساب می آید. پس چه بهتر که او به کار لطیف و ظریف خود بپردازد و شوهر او به تامین معیشت و تحمل بار نفقه اش اقدام کند.
وظیفه اساسی زن
آن چه اسلام خواستار آن است این که زن زندگی ساز و هنرمند باشد. هم عامل آرامش و سکون باشد و هم بهشت را زیر قدم خود داشته باشد. اولی را در سایه خوب شوهرداری و دومی را در سایه تربیت نسل و مادری.مرد در میدان مبارزه زندگی خسته و کوفته می شود، ناگزیر باید به گوشه ای از میدان پناه برد و در آن جا به استراحت بپردازد. آن گوشه میدان خانه است که محل سکون و آرامش اوست، یعنی همان جائی که تمرین جهاد زن آغاز می گردد. (جهاد المرأة حسن التبعل).خانه فاطمه (علیه السّلام) آن چنان پناهگاهی بود که علی (علیه السّلام) آن مرد رزم هرآنگاه که خسته و مانده می شد به خانه فاطمه و به او پناه می برد و به تعبیر خود ساعتی آرامش می یافت و دل را سبک می کرد.هم چنین کودک بی پناه به دامان مادر پناه می برد و این مادر است که دست کودک را در دست و ذهنش را متوجه خود دارد. او را بهشتی و یا جهنمی می کند. لطافت و ظرافت طبع مادر ایجاب می کند که در سنگر خانواده سرگرم و برای فرزندان خویش مادر و برای شوهرش همسر باشد. و این دو کار و اصولا همه کار زنان خدمت است، خدمتی که برای آن اجر و پاداشی فوق العاده در نظر گرفته شده است. امام صادق (علیه السّلام) درباره نمونه ای از ارزش خدمت زن می فرماید: هیچ زنی نیست که شوهرش را از شربت آبی سیراب سازد، جز آن که برای او بهتر از یک سال عبادت است، آن هم عبادتی که در آن روزها روزه دار و شب ها قائم به تهجد باشد.
زن و خدمت اجتماعی
در عین حال این سخن بدان معنی نیست که ورود زن در عالم خدمات اجتماعی امری تحریم شده است. کار زنان حرام نیست و حتی در مواردی شاید در حد واجب کفایی باشد.در دنیای اسلام ما برای برخی از خدمات نیاز به کار زنان داریم مثلا برای تربیت دختران نیاز به معلم زن است، برای درمان زنان و بانوان نیاز به پزشک زن است، حتی برای کارهای پرستاری و زخم بندی و مداواها نیاز به خدمت زنان می باشد.بر این اساس غرض ما نفی کار زنان و خدمت آن ها به اجتماع نیست از آن بابت که جامعه و دولت به آن شدیدا نیاز دارند. ولی مساله این است که این کار نباید به بهای همه چیز تمام شود و مثلاً شرف و حیثیت زن لکه دار، دامن اجتماع آلوده و نسل انسانی ضایع گردد. کاری باید برای زنان تهیه شود که در آن جداً مردان وامانده باشند و در همین کار هم ایمان و شرف او و فرزندان باید حفظ گردد و زندگی خانوادگی متزلزل و بی رونق نگردد.
لزوم کار برای زن
...
wikifeqh: کار_و_اشتغال_زنان