شعوبیان

لغت نامه دهخدا

شعوبیان. [ ش ُ ] ( اِخ ) شعوبیه. گروه شعوبی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به ماده شعوبیه و تاریخ تمدن جرجی زیدان ج 4 ص 135 شود.

فرهنگ فارسی

یا شعوبیان گروهی که طرفدار رجحان عجم بر عربند. در عهد بنی امیه سیاست عربی محض رواج یافت . مشاغل عرب اختصاص داشت و نسبت باقوام دیگر تحقیر و اهانت معمول بود. در مقابل طرفداران سیاست بنی امیه گوهی بتفضیل عجم بر عرب برخاستند . بیشتر این عده ایرانیان بودند . این گروه را شعوبیه نامیده اند و این اصطلاح در عهد بنی عباس رایج شده شعوبیه در زمان خلافت عباسیان فرصتی برای نشر افکار و عقاید خود یافتند و بتالیف کتب و رسالات و سرودن اشعاری در باب تفضیل قوم ایرانی بر عرب و تفاخر بنژاد خود و تحقیر عرب آغاز کردند . این گروه از اوایل قرن دوم تا قرن چهارم هجری بشدت مشغول تبلیغ افکار خود بودند . درین مدت شاعران بزرگی از میان ایرانیان با فکر شعوبی برخاستند و باظهار عقاید خود پرداختند از آن جمله است خریمی شاعر سغدی متوکلی از ندمائ متوکل و بشاربن برد طخارستانی . از جمله مولفان شعوبی از ابو عثمان سعید بن حمید بختگان از نجیب زادگان ایارنی مولف کتاب [ انتصاف العجم من العرب ] و [ فضل العجم علی العرب و افتخار ها ] هیثم ابن عدی معاصر منصور و مهدی و هادی و هارون صاحب کتاب المثالب الصغیر کتاب المثالب الکبیر کتاب مثالب ربیعه اخبار الفرس و غیره سهل بن هارون دشت میشانی معاصر مامون و رئیس بیت الحکمه که چند کتاب در ذکر مثالب عرب داشتهعلان شعوبی صاحب کتاب المیدان فی المثالب ابو عبیده معمر بن المثنی مولف کتاب لصوص العرب و فضائل الفرس و بسیاری دیگر را میتوان نام بود .

پیشنهاد کاربران

بپرس