آخرین مصاحبه جناب صباغ با مدیریت وبلاگ شعرخطی در تعریف سبکی نو به قلم ایشان:
شعرخطی سبکی بر عرفان نوین که به قلم ابراهیم صباغ سروده می شود .
در شعر نشانه هایی از تناقضات خیر و شر ، عرفان و فلسفه ، مادیات و روحانیت دیده می شود و تلفیقی از نظم و نثر است که ارائه می شود ، با آهنگی شبیه نوسان نوار قلب در پیکار زنده ماندن اندیشه و تفکر شنونده که در آن ارتباط کلمات در دل یکدیگر ریشه دوانیده اند.
... [مشاهده متن کامل]
در ابتدا ممکن است برداشت مخاطب از این نوع شعرسرایی سبک آزاد باشد درصورتی که شاید بویی از شعر آزاد در این سبک به مشام برسد ، اما برخلاف شعر آزاد که پیوستگی آهنگ موسیقیایی شعر با وزنی ریتمیک در آن رعایت می شود بر خلاف این سبک که چنانچه در بالا گفتیم چون نوسان قلب در پیکار مرگ و زندگی و نامنظم بودن آهنگ موسیقیایی شعر پیچیدگی منحصر به فرد خود را دارد.
شاعر ، شنونده ِ شعر را در یک شوک زیبا که آماده اتمام شعر می باشد که در آخر شعر چه خواهد گفت ، ناگهان شعر را در اوج رها میکند و شنونده و شعر تنها می مانند و ادامه شعر ، توسط ذهن شنونده به پایان می رسد چیزی که درصدی پایین از سبک رئالیسم را داراست
مادر این سبک شعری
شنونده، شاعر و شعر را یک تیم می دانیم که در تبادل نظر اندیشیدن هستند .
نمی دانم چه شعری و چه سبکی شبیه به سروده من در جهان وجود دارد اما من سبک شعر خود را شعرخطی می نامم . شعری که در خطوط آزاد فکری زشت و زیبا را در موسیقی شعر به اوج خود می رساند و در تضاد خطوط شعر که به شدت کوبنده تغییر می کند ، شعر در انتها به آهنگ اولیه خود باز می گردد و این طپش های نامنظم ، شنونده را به چالش تفکر عمیق دعوت می کند و به راه حقیقت با پلیدی دست و پنجه نرم می کند و به قدرت می گویم بنده بنیانگذار شعرخطی هستم . شعرخطی ، شعری رها به دور از قالب ها و نمادهای شعری ، از زمان گذشته تا اکنون است .
شعرخطی سبکی بر عرفان نوین که به قلم ابراهیم صباغ سروده می شود .
در شعر نشانه هایی از تناقضات خیر و شر ، عرفان و فلسفه ، مادیات و روحانیت دیده می شود و تلفیقی از نظم و نثر است که ارائه می شود ، با آهنگی شبیه نوسان نوار قلب در پیکار زنده ماندن اندیشه و تفکر شنونده که در آن ارتباط کلمات در دل یکدیگر ریشه دوانیده اند.
... [مشاهده متن کامل]
در ابتدا ممکن است برداشت مخاطب از این نوع شعرسرایی سبک آزاد باشد درصورتی که شاید بویی از شعر آزاد در این سبک به مشام برسد ، اما برخلاف شعر آزاد که پیوستگی آهنگ موسیقیایی شعر با وزنی ریتمیک در آن رعایت می شود بر خلاف این سبک که چنانچه در بالا گفتیم چون نوسان قلب در پیکار مرگ و زندگی و نامنظم بودن آهنگ موسیقیایی شعر پیچیدگی منحصر به فرد خود را دارد.
شاعر ، شنونده ِ شعر را در یک شوک زیبا که آماده اتمام شعر می باشد که در آخر شعر چه خواهد گفت ، ناگهان شعر را در اوج رها میکند و شنونده و شعر تنها می مانند و ادامه شعر ، توسط ذهن شنونده به پایان می رسد چیزی که درصدی پایین از سبک رئالیسم را داراست
مادر این سبک شعری
شنونده، شاعر و شعر را یک تیم می دانیم که در تبادل نظر اندیشیدن هستند .
نمی دانم چه شعری و چه سبکی شبیه به سروده من در جهان وجود دارد اما من سبک شعر خود را شعرخطی می نامم . شعری که در خطوط آزاد فکری زشت و زیبا را در موسیقی شعر به اوج خود می رساند و در تضاد خطوط شعر که به شدت کوبنده تغییر می کند ، شعر در انتها به آهنگ اولیه خود باز می گردد و این طپش های نامنظم ، شنونده را به چالش تفکر عمیق دعوت می کند و به راه حقیقت با پلیدی دست و پنجه نرم می کند و به قدرت می گویم بنده بنیانگذار شعرخطی هستم . شعرخطی ، شعری رها به دور از قالب ها و نمادهای شعری ، از زمان گذشته تا اکنون است .
اشعار اینجانب در قالب احساس توامان با فلسفه و عرفانی مدرن بیان می شود و از واقعیات جامعه و پلیدی های انسان سخن می گوید که نیاز به تامل بسیار زیادی دارد و مانند اشعار دیگر سبک ها نیست که شاعر ، شعر را در قالب قرار داده و بسراید . قبل از گفتن این نوع شعر ، شاعر باید به خودشناسی برسد سپس به سبک شعرخطی ، شعر بگوید و این نیازمند تغییر فرد و تقویت بُعد روحانی وی در رسیدن به مسیر تعالی است که خواستگاه اصلی این نوع سبک شعریست .
... [مشاهده متن کامل]
امیدوارم بعد از بی مهری ها ، بتوانیم یکدیگر را بهتر درک کنیم ، از توجه همراهان و یاران عزیزم سپاسگذارم .
#ابراهیم_صباغ سراینده و بنیانگذار #شعرخطی متخلص به #آبو
... [مشاهده متن کامل]
امیدوارم بعد از بی مهری ها ، بتوانیم یکدیگر را بهتر درک کنیم ، از توجه همراهان و یاران عزیزم سپاسگذارم .
#ابراهیم_صباغ سراینده و بنیانگذار #شعرخطی متخلص به #آبو
شعرخطی ، سبکی عرفانی نوین در خطوط فکری آزاد است که در تلفیقی از فلسفه و عرفان توام با احساسات قابل لمس بیان می شود که در آن ارتباط کلمات در دل یگدیگر ریشه دوانیده اند .
در ابتدا ممکن است برداشت مخاطب از این نوع شعرسرایی "سبک آزاد" باشد ، درصورتی که شاید بویی از شعر آزاد در این سبک به مشام برسد اما برخلاف شعر آزاد که پیوستگی آهنگ موسیقیایی شعر با وزنی ریتمیک در آن رعایت می شود ، در این سبک شعر در عین نامنظم بودن آهنگ موسیقیایی ، سادگی و روان بودن شعر ، پیچیدگی منحصر به فرد خود را دارد ، به این صورت که در خطوط اول شعر ، تمام نقاط ذهن شنونده درگیر اوج زیبایی یا زشتی مطلب مورد نظر شاعر شده و موسیقی شعر به اوج خود میرسد و در تضاد خطوط بعدی ریتم شعر به شدت و کوبنده تغییر کرده و در انتها شعر دوباره به آهنگ اولیه خود بازمیگردد . درواقع شاعر ، شعر را همچون نوارقلبی در نوسان بودن در زندگی اکنون یا بودن در زندگی جدید ، در طپش های نامنظم با ریتمی آهنگین که کوبنده است ، شنونده را به چالش تفکر عمیق دعوت می کند .
... [مشاهده متن کامل]
در ابتدا ممکن است برداشت مخاطب از این نوع شعرسرایی "سبک آزاد" باشد ، درصورتی که شاید بویی از شعر آزاد در این سبک به مشام برسد اما برخلاف شعر آزاد که پیوستگی آهنگ موسیقیایی شعر با وزنی ریتمیک در آن رعایت می شود ، در این سبک شعر در عین نامنظم بودن آهنگ موسیقیایی ، سادگی و روان بودن شعر ، پیچیدگی منحصر به فرد خود را دارد ، به این صورت که در خطوط اول شعر ، تمام نقاط ذهن شنونده درگیر اوج زیبایی یا زشتی مطلب مورد نظر شاعر شده و موسیقی شعر به اوج خود میرسد و در تضاد خطوط بعدی ریتم شعر به شدت و کوبنده تغییر کرده و در انتها شعر دوباره به آهنگ اولیه خود بازمیگردد . درواقع شاعر ، شعر را همچون نوارقلبی در نوسان بودن در زندگی اکنون یا بودن در زندگی جدید ، در طپش های نامنظم با ریتمی آهنگین که کوبنده است ، شنونده را به چالش تفکر عمیق دعوت می کند .
... [مشاهده متن کامل]
سبک نویی از شعر مدرن با تلفیقی از عرفان در دنیایی رمز آلود که ما را با خود به خودشناسی سوق می دهد عرفانی که با تلنگری به خود و جامعه شمس وجود را آشکار میکند ، در خودشناسی همه می اندیشند اما کمتر کسی به درونش سفر میکند
... [مشاهده متن کامل]
به شعر زیر که به قلم استاد صباغ که مثال انسانهاست توجه کنید:
ریشه ها کم آبند
آبها بی ریشه
چشمه ها خشکیده است
رودها مردابی است
جنگل پوسیده
نوش دارو زهر است
دستها خون آلود
غریب و ناهمگن
از عشق میگوییم
کالبد ، نابی اندیشه ماست
چشم می بندید
گوشها آزاد است
صدا از دور می گرید
صدای بلند سکوت ، گوشهامان را آزرد
غربت صدای زمستان چقدر آشناست
آزادی زمستان در اندیشه ام
و من به نظم حساب
سالهاست در بیست وسه
مصلوبم
#شعرخطی
به قلم : ابراهیم صباغ
... [مشاهده متن کامل]
به شعر زیر که به قلم استاد صباغ که مثال انسانهاست توجه کنید:
ریشه ها کم آبند
آبها بی ریشه
چشمه ها خشکیده است
رودها مردابی است
جنگل پوسیده
نوش دارو زهر است
دستها خون آلود
غریب و ناهمگن
از عشق میگوییم
کالبد ، نابی اندیشه ماست
چشم می بندید
گوشها آزاد است
صدا از دور می گرید
صدای بلند سکوت ، گوشهامان را آزرد
غربت صدای زمستان چقدر آشناست
آزادی زمستان در اندیشه ام
و من به نظم حساب
سالهاست در بیست وسه
مصلوبم
#شعرخطی
به قلم : ابراهیم صباغ
شعرخطی، linear poetry
در دنیای شعرخطی شاعر از عرفانی سخن میگوید که تن را زندانی می داند برای رهایی و رسیدن به روحی آزاد که فارغ از جنسیت در دنیایی آرام در حال شنا در سرزمین گنگ است و در اعتدال شب و روز در میان امواج .
... [مشاهده متن کامل]
آنچه تراوش می کند فقط احساس است. برای رهایی از زمین و پرواز ، خود ، باید از خود ِ خویشتن متولد شود.
و در عصر امروز به چنین سبک شعری نیازمندیم
قلم شاعر و سراینده این شعر جناب صباغ وجود مولانا را در عصر حاضر با سبک نوین بر پرده گوش و چشم ما میکشاند.
شعرخطی، شعر خطی، شعرخطی چیست، مفهوم شعرخطی
شع
در دنیای شعرخطی شاعر از عرفانی سخن میگوید که تن را زندانی می داند برای رهایی و رسیدن به روحی آزاد که فارغ از جنسیت در دنیایی آرام در حال شنا در سرزمین گنگ است و در اعتدال شب و روز در میان امواج .
... [مشاهده متن کامل]
آنچه تراوش می کند فقط احساس است. برای رهایی از زمین و پرواز ، خود ، باید از خود ِ خویشتن متولد شود.
و در عصر امروز به چنین سبک شعری نیازمندیم
قلم شاعر و سراینده این شعر جناب صباغ وجود مولانا را در عصر حاضر با سبک نوین بر پرده گوش و چشم ما میکشاند.
شعرخطی، شعر خطی، شعرخطی چیست، مفهوم شعرخطی
شع
شعرخطی به لاتین linear porety یک سبک نوین در سرودن اشعار عرفانی و فلسفی است که در قالب شعر آزاد سروده میشود ، این نوع شعر در خطوط آزاد فکری بدور از متعلقات مادی و در سفر به درون خویش در اندیشه یافتن راه حقیقی تعالی است
این سبک شعری نوین را آقای ابراهیم صباغ به قلم خویش میسراید
این سبک شعری نوین را آقای ابراهیم صباغ به قلم خویش میسراید