عدوت با تو برابر بود به اصل و نسب
اگر برابر باشد گلیم با شطوی.
سوزنی.
رجوع به شطویة شود.شطوی. [ ش َ طَ ]( اِخ ) ابوبکر محمدبن احمدبن هلال شطوی. از سفیان بن وکیع و ابوکریب و دیگران روایت شنید و عبدالعزیزبن جعفر خرقی و جز وی از او روایت دارند. شطوی از ثقات است و به سال 310 هَ. ق. درگذشت. ( از لباب الانساب ).