شطم

لغت نامه دهخدا

شطم. [ ش َ ] ( ع مص ) آرمیدن با کنیزک خود. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آرمیدن با کنیزک خود

پیشنهاد کاربران

بپرس