شطاریه

لغت نامه دهخدا

( شطاریة ) شطاریة. [ ش َ ی َ ] ( اِخ ) شطاریه. فرقه ای از متصوفه. ( یادداشت مؤلف ).

دانشنامه آزاد فارسی

شَطاریّه
(نیز: شُطاریه؛ شُطار جمعِ شاطر، به معنی صوفی ای که از دنیا منقطع شده) از سلسله های صوفیه، منشعب از سلسلۀ بزرگ طیفوریه. این سلسله خود را منسوب به شخصی به نام عبدالله شَطّار می دانند. خود را گَرْمْپو و در سیر به سوی مقصود، گَرْمْرُوتر و سریع تر از سالکانِ دیگر فرقه ها می دانند. این سلسله، نسبِ طریقتی خود را از راه بایزید بسطامی به امام صادق (ع) می رساند. کرسی نامه های چندی برای این سلسله ذکر شده است. مشهورترین و مهم ترینِ این سلسلۀ مشایخ به ترتیب قدمت تاریخی عبارت اند از بایزید بسطامی؛ محمد مغربی؛ اعرابی دمشقی؛ ابوالمظفّر ترک؛ ابوالحسن عشقی؛ خداقلی ماوراء النهری؛ محمد عاشق؛ محمد فاریابی؛ عبدالله شهابی؛ شاه قاضی و فرزندش حمیدالدین؛ محمد غوث؛ عبدالله صوفی؛ و عبدالنبی شطّاری که از معاصران میر سید علی همدانی بود. در متأخران نیز، ملا عبدالصمد همدانی صاحب بحرالمعارف، هرچند در شمار خلفای نورعلی شاه نعمة اللهی است، به اصول این طریقت سخت ابراز علاقه می کند. طریقت شطّاریه بر این دَه اصل اساسی استوار است: ۱. توبه؛ ۲. زهد؛ ۳. توکّل؛ ۴. قناعت؛ ۵. عزلت؛ ۶. ذکر مداوم؛ ۷. توجّه به خدا؛ ۸. صبر؛ ۹. مراقبه ۱۰. رضا. نجم الدین بحری، از بزرگان این طریقت، مدعّی است که واصلانِ شطّار در بدایت امر سلوک، بیشتر از واصلان دیگر طرق در نهایتِ سلوک اند. کرسی نامۀ متصلی از آنان تا روزگار ما برجای نمانده است. این فرقه بیشتر در هند و سپس در سوماترا و جاوه در میان مسلمانان پیرو دارند. در کتاب ارشادات العارفین شیخ محمدابراهیم گازُری اِلهی، مجملی از اصول و عقاید آن ها آمده و به نوعی اتحاد یا وحدت وجود قائل اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس