شصو
لغت نامه دهخدا
شصو. [ ش ُ ص ُوو / ش َص ْوْ ] ( ناظم الاطباء ). رجوع به شَصْوْ شود.
شصو. [ ش ُ ص ُوو ] ( ع مص ) بازماندن چشم کسی. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). چشم پهن باز ماندن. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به شصی شود. || بلند شدن ابر. || پر گردیدن مشک از آب پس بلند گردیدن قوائم آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بلند شدن دستها و پاهای مرده. ( از اقرب الموارد ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید