شصاصاء

لغت نامه دهخدا

شصاصاء. [ ش َ ] ( ع ص ) سال سخت. || ( اِمص ) سختی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || ( ص ) مرکب بد.( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || شتاب : و لقیته شصاصاء؛ در شتاب و رواروی ملاقات کردم او را. یا به حاجت سخت که ترک نشاید. ( از ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). گویند: هو علی شصاصاء امر؛ ای علی عجلة. ( مهذب الاسماء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس