شش و بش


معنی انگلیسی:
six and five

لغت نامه دهخدا

شش و بش. [ ش َ / ش ِ ش ُ ب ِ ] ( اِ مرکب ) ( اصطلاح قمار ) ( مرکب از شش فارسی + بش ترکی به معنی پنج ) شش بش. اصطلاح تخته نرد است و آن وقتی است که در بازی ، طاس ها چنان قرار گیرند که یکی نقش شش و دیگری پنج را نشان دهد. شش و پنج. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به شش بش و شش و پنج شود.
- در شش و بش کاری یا خیالی بودن ؛ سخت مشغول و گرفتار کار یا خیالی بودن : در شش و بش این کار بودم. در شش و بش این خیالات بودم. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

دو طاس که یکی پنج خال و دیگری شش خال داشته باشد .
شش بش وقتی است که در بازی طاس ها چنان قرار گیرند که یکی نقش شش و دیگری پنج را نشان دهد .

فرهنگ معین

(ش شُ بِ ) (اِمر. ) اصطلاحی دربازی نرد که یک طاس پنج خال و دیگری شش خال داشته باشد.

پیشنهاد کاربران

شش بش؟؟یا شاش باش؟؟شاشیرماق ( تعجب کردن ) چاشماق ( اشتباه کردن ) . چاشماق=شاشماق. . . در خیلی از کلمات تورکی چ می تواند به ش تبدیل شود. مثلا شوربا=چوربا. . . آچ قاپینی=آش قاپینی. . . . . هیچ زاد=هیش زاد.
...
[مشاهده متن کامل]
. . . . . . . . شش بش همان شاش باش. و چاش باش . تعجب کردن. متحیر ماندن. و سردرگم است. ومعنای ( 6 ) و ( 5 ) نیست. کما اینکه شش ( 6 ) وپنج ( 5 ) هردو کلمه ی تورکی است. و گوینده به راحتی می توانست بگویید. شش پنج ( عدد شصت عربی نیست. ولی با حروف مخصوص عربی ( ح. ع. ث. ص. ض. ذ. ط. ظ ) نوشته شده است. و تورکی است ) . و پنج. پنجه. پنجه لی ( پنجعلی غلط است ) . پنجاب، نیز تورکی است.

بپرس