هر �چقدر پاک بکونی بازهم جواب تو رو خواهم داد
بریم مرحله به مرحله این ادعا رو بررسی کنیم تا روشن بشه:
- - -
۱. بررسی واژهٔ �شش� در فارسی
در فارسی میانه ( پهلوی ) و اوستایی، واژه ای برای �شش ( عدد ) � داریم:
... [مشاهده متن کامل]
اوستایی: xšvaš / xšvaxša ( عدد شش )
پهلوی: šahš / šaš ( عدد شش )
این دقیقاً به صورت شش در فارسی نو هم آمده است.
برای اندام تنفسی ( ریه/شش ) نیز در متون کهن فارسی همین �شش� به کار رفته است.
مثلا در فرهنگ لغت اسدی طوسی ( قرن ۵ هجری ) واژه �شش� با معنی �ریه� آمده است.
دهخدا هم تصریح می کند که �شش� به معنی ریه از فارسی میانه آمده و هیچ اشاره ای به ترکی ندارد.
📚 منابع:
MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971 → مدخل �šahš�
Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch, 1904 → مدخل عدد شش
لغت نامه دهخدا، مدخل �شش�
- - -
۲. ریشهٔ �شش� در ترکی
در ترکی برای ریه واژهٔ رایج ağciyər / akciğer ( ترکی آذری/استانبولی ) است که ترکیب �سفید جگر� است.
هیچ فرهنگ معتبر ترکی نشان نمی دهد که �شش� یا �şiş� به معنای ریه باشد.
درست است که در ترکی فعل �şişmək / şişmek� ( پف کردن، باد شدن ) وجود دارد، اما هیچ ارتباط مستقیم یا تاریخی با واژهٔ �شش = ریه� در فارسی ندارد.
در ترکی قدیم ( دیووان لغات الترک، قرن ۱۱م ) نیز �شش� برای ریه ثبت نشده؛ در آن جا واژهٔ ��pk� برای ریه آمده است.
📚 منابع:
Kaşgarlı Mahmud, Dīwān Luġāt at - Turk ( قرن ۱۱ ) → مدخل ��pk� ( ریه )
Redhouse Turkish Dictionary → مدخل �şişmek� ( پف کردن )
Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish, 1972
- - -
۳. خطای ادعای �وام گیری از ترکی�
اگر واژه �شش� از ترکی وارد فارسی می شد، باید شاهد شکل مشابه در متون ترکی قدیم برای ریه باشیم، در حالی که چنین نیست.
برعکس، شواهد نشان می دهد که �شش� هم به عنوان عدد ( ۶ ) و هم به عنوان اندام تنفسی از ریشهٔ ایرانی ( اوستایی > پهلوی > فارسی ) آمده است.
در ترکی تنها فعل �şişmek� ( پف کردن ) وجود دارد که صرفاً شباهت صوتی دارد و این نوع شباهت ها دلیل بر وام گیری نیست.
- - -
✅ نتیجه:
واژهٔ �شش� به معنی �ریه� کاملاً فارسی تبار و ایرانی است و ریشه در زبان های ایرانی باستان دارد.
در ترکی، واژهٔ بومی برای �ریه� �pk� بوده که در شاخه های مختلف ترکی به شکل های گوناگون ادامه یافته است ( و بعدها در ترکی عثمانی �akciğer� ساخته شد ) .
ادعای اینکه �شش� از ترکی آمده، جعلی و بدون هیچ پشتوانهٔ زبان شناختی است.
- - -
اجازه بدید علمی و با منابع معتبر بررسی کنیم تا روشن بشه این ادعاها تا چه اندازه درست یا جعلی هست.
- - -
۱. واژه ی �شُش� به معنای �ریه�
در فارسی میانه ( پهلوی ) این واژه به صورت "šōš" و در اوستایی به صورت "švāsa - " ( = نفس، دم ) آمده است.
... [مشاهده متن کامل]
در سنسکریت هم ریشه ی مشابه "śvāsa" ( دم، تنفس ) وجود دارد.
بنابراین، �شش� ( ریه ) در فارسی از ریشه ی **هندواروپایی swes - / swos - به معنای دمیدن، نفس کشیدن آمده است.
📚 منبع:
Mayrhofer, Etymologisches W�rterbuch des Altindoarischen, Bd. III, 1996.
Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch, 1904.
پس �شش� ریشه ی کهن ایرانی - هندواروپایی دارد، نه ترکی.
- - -
۲. ریشه ی ترکی ادعایی �شِشمَک / şişmək�
فعل ترکی şişmək ( = ورم کردن، باد کردن ) خودش یک واژه ی متأخر و داخلی در زبان های ترکی است.
منابع معتبر زبان شناسی ترکی ( Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish, 1972 ) هیچ ارتباطی میان �şişmək� و �شش� فارسی یا اوستایی ذکر نمی کنند.
حتی در ترکی باستان ( ارخون - ینی سئی ) چنین ریشه ای برای �شش� ( ریه ) وجود ندارد.
- - -
۳. واژه ی �شیشه�
�شیشه� در فارسی میانه به صورت "šīšag" آمده است.
این واژه با واژه ی سانسکریت "śaśaka" ( شفاف، براق ) و اوستایی "šaēša - " ( درخشان، شفاف ) هم ریشه است.
بنابراین �شیشه� به معنی �چیزی شفاف� بوده و هیچ ربطی به �دمیدن در شیشه� یا ریشه ی ترکی �şişmək� ندارد.
📚 منبع:
MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971.
Bailey, Dictionary of Khotan Saka, 1979.
- - -
۴. واژه ی �شیشمان�
در ترکی آذری و عثمانی، şişman به معنی چاق است، از فعل şişmək ( باد کردن ) .
این واژه کاملاً ترکی است و به طور طبیعی از ریشه ی خود زبان ترکی ساخته شده است.
اما این هیچ ربطی به �شش� ( ریه ) و �شیشه� در فارسی ندارد.
- - -
✅ جمع بندی علمی:
�شش� ( ریه ) ریشه ی کهن اوستایی و هندواروپایی دارد ( švāsa = دم، نفس ) .
�شیشه� ریشه ی اوستایی و پهلوی دارد به معنی �شفاف، درخشان�.
�شیشمان� و �şişmək� کاملاً ترکی اند، اما مستقل و متأخرند.
پیوند دادن این ها به هم یک جعل عامدانه است و هیچ مبنای زبان شناسی ندارد.
📌 نتیجه: ادعاهایی که این کلمات را هم ریشه معرفی می کنند، هیچ پایه ی علمی ندارند و فقط شبه زبان شناسی عامیانه هستند.
- - -
لری بختیاری
خَشوَش، شَش:۶
شش با توجه به حرکات سه گانه شِش در زبان لکی یعنی ۱. شپش و موجود موزی که بهوموهای و سر حمله می کنند وبه آن ژادی هم می گویند ۲. شُش یعنی پف و ریه ۳. اصطلاح شِشو یعنی کسی که شمش داره و آدمی که بی عرضه و بی
... [مشاهده متن کامل] دست و پا و تنبل و بی لیاقت هم باشه شِشو می گویند و امروزه به عنوان تمسخر به کسی بگویند ۴. به معنی عدد ششم نیز می باشد
شش=به ضم شبه معنای //ریه و کیسه های هوا وجگرسفید //می باشد .
شش=به فتح ش اول درزبان لکی به معنای عدد شش می باشد.
شش=به کسر ش اول درزبان لکی به معنای //شپش //می باشد .
وهنوزهم کاربرد دارند . ومورداستفاده قرار می گیرند .
شش سمته.
شش جهته.
جهت:جت. جاده . فارسی میباشد.
واژه شش
معادل ابجد 600
تعداد حروف 2
تلفظ šoš
نقش دستوری عدد اصلی
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: šuš] ( زیست شناسی )
مختصات ( شُ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی SeS
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی معین
معنی درسته. ولی کرمونیا میگن پُپ نه پُف
در جواباون کاربر به نام �مرزبان� :هیچ جا شِش نمیگن
اینجا منظور از شِش به معنای ۶ است و طرز نوشتن شُش و شِش یکسان هست پس هر دو را معنی گذاشته و. به قول دوستانتان: التماس تفکر
در لری بختیاری
شش / ریه: پُفْ
شش با معنی
نمیدانم مرحوم دهخدا یا مرحوم معین بر چه حسابی گفته اند امروز انرا با کسره شِش میگویند چه کسی جز تهران و چند شهر که انهم از اثرات تلوزیون و لهجه دهات تهران دارد انرا با کسره میگوید مگر دهات تهران معیار
... [مشاهده متن کامل] زبان فارسی است هنوز در بیشتر شهرهای ایران و افغانستان و تاجیکستان انرا شش میگوی و اگر کسی انرا با لهجه میگوید باید انرا درست گرداند و با فتحه گوید اصلا هرجور میخواهد بگوید اما برای زبان فارسی تکلیف روشن نکند زبان فاخر و حماسی فارسی را با این لهجه نازیبایشان اخته کردند
عدد شِش است. Шесть یعنی:عدد شِش. این واژه رو با واژه ی ریه ( شُش ) اشتباه نگیرید.
جگرسفید، ریه
شُش/ریه یا جگر سفید که در استان کرمان پف ( پُ ) و در شهرستان بهاباد به آن سس ( سُ ) گفته می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)