شسوع
لغت نامه دهخدا
شسوع. [ ش ُ ] ( ع اِ )ج ِ شِسع. ( دهار ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ج ِ شسع، به معنی دوال نعل. ( آنندراج ). رجوع به شسع شود.
شسوع. [ ش ُ ] ( ع مص ) مصدر به معنی شَسَع. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || بعید شدن منزل. ( آنندراج ). دور شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). رجوع به شسع شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید