شسوب. [ ش ُ ] ( ع مص ) باریک میان شدن اسب. ( المصادر زوزنی ). باریک میان شدن اسب از نزاری. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ). شسوب. [ ش َ ] ( ع ص ) ماده شتری که بچه اش در سرما مرده باشد و دیگر شیر ندهد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).