شست برکشیدن ز اب

پیشنهاد کاربران

شست برکشیدن از ( ز ) آب ؛ یکباره نومید گشتن. دست بشستن. ( یادداشت مؤلف ) . کنایه از صرف نظر کردن از کاری است :
چنین گفت از آن پس که هرگز به خواب
نبینی مرا شست برکش ز آب.
فردوسی.