شست افکندن ؛ یا فکندن یا درفکندن ؛ دام ماهی گیری انداختن. قلاب انداختن به آب گرفتن ماهی را :
بس که در بحر طلب چون صبح شست افکنده ام
تا در آن شست سبک صید گران آورده ام.
خاقانی.
چشمه خور به حوض ماهی دان
آمد و درفکند شست آخر.
خاقانی.
بس که در بحر طلب چون صبح شست افکنده ام
تا در آن شست سبک صید گران آورده ام.
خاقانی.
چشمه خور به حوض ماهی دان
آمد و درفکند شست آخر.
خاقانی.