شریف کاشانی

لغت نامه دهخدا

شریف کاشانی. [ ش َ ف ِ ] ( اِخ ) شاعر. از قریه بادقان کاشان و شاگرد محتشم کاشانی شاعر معروف قرن 10 و 11 و تا سال 1024 هَ. ق. زنده بود. رجوع به فرهنگ سخنوران و مآثر رحیمی چ کلکته ج 2 ص 811 و 845 شود.

شریف کاشانی. [ ش َ ف ِ] ( اِخ ) از گویندگان قرن دهم هجری قمری بود و مدتی در سیستان و هرات زندگی کرد و هنگامی که عبداﷲخان اوزبک هرات را محاصره کرد به هندوستان رفت و به خدمت قطب شاه رسید و در هندوستان درگذشت. بیت زیر ازوست :
چون نی ز بس که سینه تنگ از فغان پر است
گر تابه روز حشر بنالم همان پر است
( از قاموس الاعلام ترکی و فرهنگ سخنوران ).
رجوع به آتشکده آذر چ بمبئی ص 250 شود.

دانشنامه آزاد فارسی

شریف کاشانی (کاشان ۱۲۳۹ق ـ تهران ۱۳۴۱ق)
(نام اصلی: محمودمهدی، ملقب به: مرآت العرفا) مورخ و صوفی و مشروطه خواه ایرانی. پس از فراگیری مقدمات علوم دینی به سیر و سلوک پرداخت و اهل ریاضت و طریقت شد. سپس به بمبئی ، مصر، عربستان و عثمانی سفر کرد. برای ملاقات با صبح ازل به قبرس رفت (۱۳۰۴ق) و به فرقۀ ازلیه گروید. در ۱۳۱۵ق به عضویت «انجمن معارف» در تهران انتخاب شد و از نخستین اعضای آن بود. در آغاز نهضت مشروطیت ، به جنبش روحانیت پیوست و طرح «انجمن خمسه» را پی افکند. از مشروطه خواهان و طرف اعتماد و مشورت سیدعبدالله بهبهانی ، و به هنگام تحصن علما در حضرت عبدالعظیم (ع ) مأمور مذاکره با دربار، بود. در ۱۳۲۸ق به ریاست «ادارۀ تحقیق کل اوقاف» منصوب شد و بعد به عضویت حزب «اتحاد و اتفاق» درآمد. از آثارش: واقعات اتّفاقیه در روزگار، در تاریخ وقایع مشروطیت ؛ تاریخ جعفری و تاریخ شریف.

پیشنهاد کاربران

بپرس