شریطه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - شرط و پیمان جمع : شرایط ( شرائط ) . ۲ - دعا یا نفرینی که شاعر در اواخر به صورت تا فلان باشد و فلان باد می آورد تابید .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (ادبی ) عبارتی که شاعر همراه دعا یا نفرین در پایان قصیده می آورد.
۳. پایان کار.
پیشنهاد کاربران
1 - شرط و پیمان
2 - شریطه: مدح، دعا، نفرین یا آرزویی است که شاعر در جایی از شعرش ( عمدتاً در پایان آن ) نصیب کسی می کند.
شاه نشین چشم من تکیه گه خیال تست/ جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو. ( حافظ )
بقای شاه جهان باد و عزّ و دولت او /دلش به رامش و دستش به باده و ساغر ( عنصری )
2 - شریطه: مدح، دعا، نفرین یا آرزویی است که شاعر در جایی از شعرش ( عمدتاً در پایان آن ) نصیب کسی می کند.
شاه نشین چشم من تکیه گه خیال تست/ جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو. ( حافظ )
بقای شاه جهان باد و عزّ و دولت او /دلش به رامش و دستش به باده و ساغر ( عنصری )