شریحیه

لغت نامه دهخدا

( شریحیة ) شریحیة. [ ش ُ رَ حی ی َ ] ( ص نسبی ، اِ ) نام مسأله ای از عول پیش فقهای عامه. ( یادداشت مؤلف ). و آن چنان است که بازماندگان میت دو خواهر پدری و مادری و دوخواهر مادری و مادر شوهر او باشند در این مسأله چهار سهم کسر می آید و لهذا اصل فریضه به ده سهم عول می شود و ترکه نزد اهل سنت به شرح زیر میان آنان تقسیم می گ-ردد: 110 به م-ادر 210 به خواهران مادری به تساوی 310 به زوج 410 به خواهران پدری و مادری به تساوی می رسد و این مسأله را ام الفروخ و شریحیه نیز گفته اند چون زمانی که شریح ، قاضی در کوفه می بود ( 84-81 ) زنی فوت شد و بازماندگانش کسانی بودند که در صورت مسأله فوق یاد گردید و چون به شریح مراجعه کردند او به استناد قضاء خلیفه ثانی به شرح بالا در میان آنان حکم نمود ولی شوهر به حکم شریح سخت اعتراض کرد و ازوی به فقهای دیگر شکوه می نمود و شریح او را بنام توهین به قاضی بازخواست کرد و تازیانه اش زد و به قضاوت خلیفه ثانی برای تبرئه خود استناد جست. ( از عول وتعصیب تألیف نجات صص 313-314 ). رجوع به شریح شود.

فرهنگ فارسی

نام مساله از عول پیش فقهای عامه و آن چنان است که بازماندگان میت دو خواهر پدری و مادری و دو خواهر مادری و مادر شوهر او باشند در بن مساله چهار سهم کسر می آید و لهذا اصل فریضه به ده سهم عول می شود .

پیشنهاد کاربران

بپرس