شرکت کننده
/Serkatkonande/
برابر پارسی: هنباز
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف ها
شریک، سهیم، همراه، شرکت کننده، انباز
اعانه دهنده، هم بخشگر، شرکت کننده
شرکت کننده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
بهره مند، بهره ور از برابر های این واژه هستند. پسوند" ور" برابر پسوند "مند" است و هر دو دارندگی را نشان می دهند.
درود!
درود!
شرکت کننده: همراه
شرکت کنندگان: همراهان
شرکت کنندگان: همراهان
بخشمند . برخه مند
برخه دار. برخه به معنی بخش هست . برخه دار کسی که بخشی از کاری رو انجام میده .
همبازی
نمونه: این ها تنی چند از همبازیان* در �جشنواره ونیز� هستند که هر سال در همین روزها در شهر ونیز ایتالیا برگزار می شود.
*بجای �شرکت کننده� ( در کاری ) می توان از آمیخته واژه ی �همبازی� سود جست.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته ازیادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۶
https://www. behzadbozorgmehr. com/2018/02/blog - post_64. html
نمونه: این ها تنی چند از همبازیان* در �جشنواره ونیز� هستند که هر سال در همین روزها در شهر ونیز ایتالیا برگزار می شود.
*بجای �شرکت کننده� ( در کاری ) می توان از آمیخته واژه ی �همبازی� سود جست.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته ازیادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ۱۴ بهمن ماه ۱۳۹۶
https://www. behzadbozorgmehr. com/2018/02/blog - post_64. html