شروه

/Sarve/

معنی انگلیسی:
ballad

لغت نامه دهخدا

شروه. [ ش َرْ وِ ] ( اِ ) ( اصطلاح موسیقی ) نوعی از خوانندگی که شهری نیز گویند.( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( از آنندراج ).
- شروه خوان ؛ آنکه به آهنگ شروه خواند :
از زبان دانیش در طرف چمن افکنده شور
بلبلان پهلوی گو قمریان شروه خوان.
ظهوری ( از بهار عجم ).

شروه. [ ش َرْ وِ ] ( اِخ ) نام پهلوانی ارمنی نژاد. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( از شرفنامه منیری ) :
ز گردان ارمن یکی تند شیر
به کشتن قویدل به مردی دلیر
ز شیران سبق برده شروه به نام
به هنگام جنگ آزمایی تمام.
نظامی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوعی خوانندگی شهری
نام پهلوانی ارمنی نژاد

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی شَرَوْهُ: او را فروختند (کلمه اشتراء که مصدر فعل یشترون است به معنای خریدن و کلمه شراء به معنای فروختن است . البته اگربعد از هرکدام حرف اضافه "ب" بیاید معنایش برعکس می شود)
ریشه کلمه:
شری (۲۵ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

(بر وزن علم) خریدن. فروختن. در مجمع ذیل آیه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری...» فرموده: شراء از اضداد است و در خریدن و فروختن هر دو به کار رود. همچنین است قول صحاح و قاموس و اقرب، مصدر آن شراء و شری است. ایض: اشتراء به معنی خریدن و فروختن است چنانکه در قاموس و اقرب گوید. . یعنی او را به قیمت ناقصی فروختند ایضاً . که به معنی فروختن است. و آن در لیلة المبیت درباره علی علیه السلام نازل شده است (تفسیر عیاشی). اشتراء در آیات . . و سایر آیات به معنی فروختن است. در جاهائیکه به معنی فروختن است کلمه به معنی فروختن است کلمه مقارن باء مبیع است . و آنجا که به معنی خریدن باشد، مقرون به باء به معنی قیمت و ثمن است نحو .

پیشنهاد کاربران

نغمه های سوزناک و کم و بیش حماسی که معمولاً زنهای قبیله ای در عزای کسان و به ویژه جوانهای مقتول در جنگها می خواندند.

بپرس