شروانشاهان دودمان های پادشاهی محلی در شروان ( ناحیه ای در قفقاز ) و اطراف آن بودند، که از اواخر سده دوم تا اوایل سده دهم خورشیدی بر بخش ها یا همه این سرزمین ها فرمان می راندند. مرکز شروانشاهان در آغاز شهر شابُران ( شاوُران ) بود، اما گویا در زمان محمد بن یزید شیبانی به شَماخی و سپس در زمان اَخسِتان یکم به باکو منتقل شد. نخستین سلسله شروان شاهان در اوایل حکومت عباسیان به قدرت رسید. سرانجام در سال ۹۱۷ خورشیدی ( ۹۴۵ قمری ) به دست شاه تهماسب یکم صفوی برافتاد.
... [مشاهده متن کامل]
این گونه می نماید که لقب شروانشاه به دوران پیش از پیدایش اسلام برمی گردد. جغرافی دان مسلمان، ابن خردادبه ( متوفی ۹۱۳ میلادی ) اشاره می کند که اولین شاهنشاه ساسانی، اردشیر اول ( متوفی ۲۲۴–۲۴۲ میلادی ) ، این عنوان را به یکی از حاکمان محلی شروان اعطا کرد. البلذری نیز اشاره می کند در نخستین حمله اعراب به شرق قفقاز آنان با یک شروانشاه و لیزانشاه همسایه او مواجه شدند که آنان تسلیم فرمانده عرب سلمان بن ربیع البحیلی ( متوفی ۶۵۰ میلادی ) شدند.
شروانشاهان در دورهٔ سلجوقیان همچنان در قدرت خود باقی بودند و با پادشاهان آن سلسله رابطه داشتند و گاه نیز مطیع و خراج گزارشان می شدند. مهم ترین دوره پادشاهی این سلسله عهد منوچهر دوم است. او اگرچه عنوان «خاقان اکبر» را داشت، اما تابع سلجوقیان عراق بود. این وضعیت تا پایان پادشاهی طغرل بن ارسلان آخرین پادشاه سلجوقی عراق ادامه داشت و از این پس، پادشاهان شروان تابع و باج گزار شاهان گرجی شدند و با آنان وصلت کردند.
هنگامی که جلال الدین خوارزمشاه بر آذربایجان تسلط یافت، شروان مدتی خراج گزار او بود. همچنین شیخ جنید و شیخ حیدر در جنگ با شروانشاهان به قتل رسیدند ولی شاه اسماعیل یکم صفوی انتقام آنها را از شروانشاهان گرفت و نواحی شروان را به باد غارت داد. دولت این خاندان تا سال ۹۱۷ خورشیدی ( ۹۴۵ ه. ق ) دوام داشت و در این سال به دست شاه تهماسب یکم صفوی نابود گردید؛ ولی بعداً دو تن دیگر نیز به حکومت رسیدند.
بازگشت به فرهنگ ایرانی در شروان شاهان در زمان یزید بن احمد ( یزید دوم ) ( ۳۸۱ ق ) شکل گرفت. مینورسکی می نویسد: «این واقعیت که یزید بن احمد و دخترش شمکویه در شابران دفن شدند، با توجه به پیدایش ناگهانی نامهای ایرانی در میان نوادگان او حایز اهمیت است. احتمال بسیار دارد که این نوآوری ناشی از ازدواج یزید با شاهزاده خانمی از خاندان های قدیمی محلّی بوده باشد. »
... [مشاهده متن کامل]
این گونه می نماید که لقب شروانشاه به دوران پیش از پیدایش اسلام برمی گردد. جغرافی دان مسلمان، ابن خردادبه ( متوفی ۹۱۳ میلادی ) اشاره می کند که اولین شاهنشاه ساسانی، اردشیر اول ( متوفی ۲۲۴–۲۴۲ میلادی ) ، این عنوان را به یکی از حاکمان محلی شروان اعطا کرد. البلذری نیز اشاره می کند در نخستین حمله اعراب به شرق قفقاز آنان با یک شروانشاه و لیزانشاه همسایه او مواجه شدند که آنان تسلیم فرمانده عرب سلمان بن ربیع البحیلی ( متوفی ۶۵۰ میلادی ) شدند.
شروانشاهان در دورهٔ سلجوقیان همچنان در قدرت خود باقی بودند و با پادشاهان آن سلسله رابطه داشتند و گاه نیز مطیع و خراج گزارشان می شدند. مهم ترین دوره پادشاهی این سلسله عهد منوچهر دوم است. او اگرچه عنوان «خاقان اکبر» را داشت، اما تابع سلجوقیان عراق بود. این وضعیت تا پایان پادشاهی طغرل بن ارسلان آخرین پادشاه سلجوقی عراق ادامه داشت و از این پس، پادشاهان شروان تابع و باج گزار شاهان گرجی شدند و با آنان وصلت کردند.
هنگامی که جلال الدین خوارزمشاه بر آذربایجان تسلط یافت، شروان مدتی خراج گزار او بود. همچنین شیخ جنید و شیخ حیدر در جنگ با شروانشاهان به قتل رسیدند ولی شاه اسماعیل یکم صفوی انتقام آنها را از شروانشاهان گرفت و نواحی شروان را به باد غارت داد. دولت این خاندان تا سال ۹۱۷ خورشیدی ( ۹۴۵ ه. ق ) دوام داشت و در این سال به دست شاه تهماسب یکم صفوی نابود گردید؛ ولی بعداً دو تن دیگر نیز به حکومت رسیدند.
بازگشت به فرهنگ ایرانی در شروان شاهان در زمان یزید بن احمد ( یزید دوم ) ( ۳۸۱ ق ) شکل گرفت. مینورسکی می نویسد: «این واقعیت که یزید بن احمد و دخترش شمکویه در شابران دفن شدند، با توجه به پیدایش ناگهانی نامهای ایرانی در میان نوادگان او حایز اهمیت است. احتمال بسیار دارد که این نوآوری ناشی از ازدواج یزید با شاهزاده خانمی از خاندان های قدیمی محلّی بوده باشد. »