دیکشنری
مترجم
بپرس
شرنوغ
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
شرنوغ. [ ش ُ ] ( ع اِ ) غوک کوچک. ( ناظم الاطباء ). غوک. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها