( شرم آلوده ) شرم آلوده. [ ش َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) شرمگین. شرم آلود. شرمگن. شرمنده روی : از حجاب حسن شرم آلوده لیلی هنوزبید مجنون سربه پیش انداختن بار آورد.صائب تبریزی ( از آنندراج ).رجوع به شرم آلود شود.