[ویکی نور] شرلی آنتونی. «سرآنتونی شرلی»، نام یک جهانگرد انگلیسی است که در سال 1568/1565م (978/975ق) در ویستون به دنیا آمده بود. پدر او (سر توماس شرلی) (1612-1542م) از اهالی ویستون در ناحیه ساکس و عضو پارلمان انگلیس در دوره های الیزابت اول و جیمز اول بود و سه پسر به نام های آنتونی، رابرت و توماس (که هم نام پدر بود) داشت که همگی در عرصه سیاست فعال بودند.
آنتونی، پس از خاتمه ی تحصیلات مقدماتی، در دانشگاه آکسفورد به خدمت نظام درآمد و در جنگ های میان اسپانیا و هلند شرکت جست و سپس با کمک کنت اسکس از بزرگان انگلستان، با سپاهی مأمور حمله به جزایر متعلق به اسپانیا، در امریکا گردید. دو سال بعد از جانب لرد مأموریت یافت که به ایتالیا رود و در خدمت دوک فرارا، موسوم به سزار دسته که با پاپ کلمنت (کلمان) هشتم در ستیز بود درآید؛ اما پیش از آن که وی به ایتالیا برسد، پاپ بر حریف غالب آمده و دوک سرکش را به چنگ آورده بود. از این روی مأموریت شرلی انجام ناشده، پایان پذیرفت.
در چنین اوضاع و احوالی بود که شرلی بر طبق دستور و مصلحت دید کنت اسکس، عزم سفر ایران کرد تا شاه عباس را در برابر ترکان عثمانی یاری بخشد و ضمناً ایران را به اتحاد با دول مسیحی اروپایی بر ضد ترکان عثمانی برانگیزد. در همین روزها بود که وی به بازرگانی ایرانی که از طرف شاه عباس برای خرید کالاهای اروپایی؛ مثل ماهوت انگلیسی و پارچه های پشمی و کتانی قبرس به ونیز آمده بود، برخورد و بازرگان ایرانی داستان های مشروحی در باب شکوه و عظمت دربار شاه عباس برای او بیان داشت؛ اما آنتونی هنوز در ته دل مردد و از نتایج چنین سفر طولانی و پرمخاطره ای تا ایران نگران بود تا این که سخنان آنجلو درباره ی عظمت پادشاه صفوی یا به قول اروپاییان صوفی بزرگ و عنایتش نسبت به فرنگیان دیگر جای تردید در دل آنتونی باقی نگذاشت. آنتونی شرلی روز 24 ماه مه /1598 17 شوال 1006 از ونیز به مقصد ایران حرکت کرد. خط سیر آنان در سفرنامه آمده است.
شرح این سفر را شخصی به نام جرح مانورینگ تحت عنوان «سفرنامه ی برادران شرلی» نوشته است و با همه اختصار، متضمن نکات ارزنده و بسیار دقیقی است. این سفر با دو هدف توسعه تجارت میان ایران و انگلستان و تشویق ایرانیان به جنگ علیه ترکان انجام شد. برادران شرلی از بدو ورود به ایران خود را دو نجیب زاده انگلیسی که پس از شنیدن شهرت پادشاه ایران مایل به خدمت برای او هستند و نه سفرای پادشاه انگلستان معرفی می کردند.
آنتونی در این سفر، ثروت زیادی از قسطنطنیه و حلب به دست آورد. همچنین هدایای بسیاری از شاه عباس یکم گرفت و شاه عباس وی را میرزا خطاب کرد. سرآغاز نفود انگلستان در ایران که ایرانیان خاطرات بسیاری بدی از آن دارند. در این سفر وی علاوه بر تحریک شاه عباس، به جنگ با عثمانی ها و توافق برای تسلیح ارتش ایران به سلاح گرم توانست امتیاز و اجازه تجارت برای انگلیسی ها را به دست آورد.
آنتونی، پس از خاتمه ی تحصیلات مقدماتی، در دانشگاه آکسفورد به خدمت نظام درآمد و در جنگ های میان اسپانیا و هلند شرکت جست و سپس با کمک کنت اسکس از بزرگان انگلستان، با سپاهی مأمور حمله به جزایر متعلق به اسپانیا، در امریکا گردید. دو سال بعد از جانب لرد مأموریت یافت که به ایتالیا رود و در خدمت دوک فرارا، موسوم به سزار دسته که با پاپ کلمنت (کلمان) هشتم در ستیز بود درآید؛ اما پیش از آن که وی به ایتالیا برسد، پاپ بر حریف غالب آمده و دوک سرکش را به چنگ آورده بود. از این روی مأموریت شرلی انجام ناشده، پایان پذیرفت.
در چنین اوضاع و احوالی بود که شرلی بر طبق دستور و مصلحت دید کنت اسکس، عزم سفر ایران کرد تا شاه عباس را در برابر ترکان عثمانی یاری بخشد و ضمناً ایران را به اتحاد با دول مسیحی اروپایی بر ضد ترکان عثمانی برانگیزد. در همین روزها بود که وی به بازرگانی ایرانی که از طرف شاه عباس برای خرید کالاهای اروپایی؛ مثل ماهوت انگلیسی و پارچه های پشمی و کتانی قبرس به ونیز آمده بود، برخورد و بازرگان ایرانی داستان های مشروحی در باب شکوه و عظمت دربار شاه عباس برای او بیان داشت؛ اما آنتونی هنوز در ته دل مردد و از نتایج چنین سفر طولانی و پرمخاطره ای تا ایران نگران بود تا این که سخنان آنجلو درباره ی عظمت پادشاه صفوی یا به قول اروپاییان صوفی بزرگ و عنایتش نسبت به فرنگیان دیگر جای تردید در دل آنتونی باقی نگذاشت. آنتونی شرلی روز 24 ماه مه /1598 17 شوال 1006 از ونیز به مقصد ایران حرکت کرد. خط سیر آنان در سفرنامه آمده است.
شرح این سفر را شخصی به نام جرح مانورینگ تحت عنوان «سفرنامه ی برادران شرلی» نوشته است و با همه اختصار، متضمن نکات ارزنده و بسیار دقیقی است. این سفر با دو هدف توسعه تجارت میان ایران و انگلستان و تشویق ایرانیان به جنگ علیه ترکان انجام شد. برادران شرلی از بدو ورود به ایران خود را دو نجیب زاده انگلیسی که پس از شنیدن شهرت پادشاه ایران مایل به خدمت برای او هستند و نه سفرای پادشاه انگلستان معرفی می کردند.
آنتونی در این سفر، ثروت زیادی از قسطنطنیه و حلب به دست آورد. همچنین هدایای بسیاری از شاه عباس یکم گرفت و شاه عباس وی را میرزا خطاب کرد. سرآغاز نفود انگلستان در ایران که ایرانیان خاطرات بسیاری بدی از آن دارند. در این سفر وی علاوه بر تحریک شاه عباس، به جنگ با عثمانی ها و توافق برای تسلیح ارتش ایران به سلاح گرم توانست امتیاز و اجازه تجارت برای انگلیسی ها را به دست آورد.
wikinoor: شرلی،_آنتونی