شرف الدوله

/Sarafoddowle/

لغت نامه دهخدا

شرف الدوله. [ ش َ رَ فُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) ابوالفوارس شیرذیل ، سومین از دیالمه ( آل بویه )فارس. وی در عراق نیز حکومت کرده ( جلوس 372 - 379 هَ. ق. ). ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به تاریخ گزیده چ لیدن صص 429-430 و مجمل التواریخ والقصص ص 395، 396 و428 و آثار الباقیة ص 133 و ماده ابوالفوارس شود.

شرف الدوله. [ ش َ رَ فُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) ابوالمکارم مسلم. پنجمین از بنی عقیل که در الجزایر حکومت می کردند ( جلوس 453 - 478 هَ. ق. ). ( از یادداشت مؤلف ).

شرف الدوله. [ ش َ رَ فُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) ابوشجاع ارسلان خان ثانی. نهمین از امرای ایلک خانیه به ترکستان از حدود 421 - 424 هَ. ق. ( یادداشت مؤلف ).

شرف الدوله. [ ش َ رَ فُدْ دَ ل َ ] ( اِخ ) ابوعلی حسن بن بهاءالدولةبن عضدالدولةبن رکن الدولةبن بویه. بعد از پدر در بغداد در خدمت خلیفه به نیابت برادر سلطان الدوله راه امارت داشت. ترکان او را بر برادر شورانیدند تا نام او را از خطبه بیفکند و به نام خود خطبه کرد و مدت شش سال و دو ماه امارت داشت و در سال 410 هَ. ق. درگذشت. ( از تاریخ گزیده چ لیدن ص 431 ).

فرهنگ فارسی

ابو شجاع ارسلان خان ثانی از پادشاهان ایلک خانی ترکستان ( از حدود ۴۲۱ تا ۴۲۴ ه.ق . )

پیشنهاد کاربران

بپرس